سلام خوشحال شدم عکس را دیدم عکس مربوط به همسر مرحوم عسگر اقایی ( معروف به مریم زهرا) و خاله مادرم می باشد از خانم های زحمتکش روستا که برای خا نواده ما هم خیلی نان پختند یادم هست یک بار موقع روشن کردن تنور به مادرم می گفت هیزم وچوب بیار مادرم در جوابش گفت صلوات بفرست تنور گرم می شود روح همه رفتگان در این شب جمعه شاد شادی روح همه فاتحه وصلوات
خدا بیامرزد مرحومه مریم زهرا و همسر ایشان عسگر آقایی را .شخصیت دیگری نوه ایشان فرزند احمد آقا می باشد .که چندین سال است که با فوت مادر بزرگشان دیگر به مهدی آباد نیامدند .حتی برای قرائت فاتحه ای بر سر مزار پدر بزرگ ومادر بزرگشان .این مادر زحمتکش که همیشه در منزل عمه اینجانب با همکاری جوجون من و مادر بزرگم مرحومه زهرا خاتون و مادر عزیزم نان می پختند روح همه گذشتگان شاد باد .چقدر خاطرات تلخ و شیرین در خانه او بود .دعوا های روزانه باباجون من با جوجون من و واسطه گری این شیر زن یادش بخیر خدا بیامرزدش . همسایگانش را هم در این شب جمعه رحمت کند . عمه کبری حسن موسوی و همسرش .مرحومه رخساره -مرحومه ربابه -وعبدالرحیم و همسرش .یادشون بخیر همه رفتند .و خانه هایشان ویرانه ای شده .ما چه خاطراتی را به یاد گار می گذاریم .عکس از اتاق کنار کوچه است . فقط نگاه به این عکس ها که می کنیم یک آه می کشیم و........خدا رحمت کند هر دو پسر این خانم مرحومه را که خیلی زود از این دنیا رفتند .احمد آقا و محمود آقا .یادشان بخیر
خدا بیامرزد همه رفتگان را مخصوصاً خانم مریم زهرا را که تو عکس میبینیم .
همچنین مرحوم آقای عسگر آقائی و همسایگانشان مرحوم عبدالعظیم کریمی و
همسرشان، مرحوم حسن موسوی و همسرشان ...