تقدیم به شرکت کنندگان در رزمایش بزرگ انسانی اربعین
زائرین حرمم جان من و جان شما
آفرین بر ادب و همت و ایمان شما
خادمین سر راهم تنتان خسته مباد
زائر خسته من گر شده مهمان شما
می نگارند به تاریخ غم خواهر من
با سیاه قلم چادر نسوان شما
یاد می آیدم از رنج و غم اطفالم
چون ببینم به رهم محنت طفلان شما
چون جوانم علی اکبر به صف جن و ملک
کنم امروز تفاخر به جوانان شما
نامتان ثبت کنم بر دلم و وعده دهم
که خدا عفو نماید ز گناهان شما
گر بمانید به عهدی که مجدد بستید
دور گردانم از اشرار ، جوانان شما
یاد طفلان یتیمم به دلم آتش زد
چون بدیدم روش رأفت و احسان شما
دیده ام گاه وفاداری عباسم را
در علمداری مردانه ی اخوان شما
از همان دم که ستمگر سر من برد به نی
می شنیدم ز زمین ضجه ی مردان شما
در معزای قد سرو جوانم اکبر
بشنیده است فلک ناله و افغان شما
دور باشد ز شما آتش دوزخ به یقین
گر روان شد نمی از اشگ ز چشمان شما
گر به راه وهدف من متعهد باشید
سر دشمن بنهم در کف فرمان شما
تا پی رفع گرفتاری خود رام شود
و ذلیلانه شود دست به دامان شما