ÇÈÒÇÑ åÏÇíÊ Èå ÈÇáÇí ÕÝÍå

مرحوم حجت الاسلام شیخ محمد صادق شیداییان :: وبلاگ رسمی روستای مهدی آباد اردهال
‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫
‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫
‏‫‏‫

مرحوم حجت الاسلام شیخ محمد صادق شیداییان

سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۳۵ ب.ظ

در صورت باز نشدن این تصویر روی این متن کلیک راست کرده و گزینه Reload Image  را بزنید

این تصویر متعلق به مرحوم مغفور شادروان حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد صادق شیداییان است که از طرف همسر  با خاندان علیخانی ارتباط خویشاوندی دارند. با توجه به تاثیر گذاری فعالیت های مذهبی واجتماعی ایشان در طول عمر با برکت شان در منطقه (کاشان ،آران وبیدگل وروستاهای اطراف به خصوص مهدی آباد) ونقش مهم این مجاهد مبلغ در ترویج فرهنگ اسلامی بر آن شدیم در مطلبی در خصوص زندگینامه و فعالیتهای ایشان در وبلاگ مهدی آباد برای استفاده اهالی قرار دهیم.

باسمه تعالی

مروری کوتاه بر زندگی نامه همراه با تجلیل از مقام معنوی روحانی فاضل

مرحوم مغفور شادروان حضرت حجت الاسلام شیخ صادق شیدائیان

نقش عالمان دین واحکام الهی در تعالی روح و روان انسانهای کمال جو بسیار برجسته است . درحقیقت هدایت عامه مردم توسط روحانیّت مسئولیتی بس خطیر به شمار رفته و تبیین احکام ودستورات دینی که حلال و حرام دنیا وآخرت مردم را رقم می زند، رسالت خاصه و ویژه ای است که بر عهده ی این قشر ارجمند نهاده شده است و زمانی اهمیت و حساسیت این مسئولیت دوچندان می شود که روحانیّت باید علم و عمل را توامان در خویش داشته باشد. بنا براین مبلغ دین باید دارای صفات پسندیده و زیبای انسانی باشد تا بتواند در افراد دیگر تاثیر گذار باشد.

حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ صادق شیدائیان نام پر افتخاری از نهاد روحانیّت منطقه و از جهت خانواده همسر افتخاری برای روستای مهدی آباد است که بیش از نیم قرن سابقه فعالیت و مجاهدت علمی ،اجتماعی ،عبادی و مذهبی در شهرستان آران و بیدگل دارد. استاد شیخ صادق شیدائیان ، فرزند چاووش خوانی است که سالها به مدح ومنقبت ونوحه ومرثیه حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) پرداخته و چه بسیار شایسته است که فرزندانی تربیت یافته در مکتب عاشورا داشته باشد. از این رو " استاد" در مدرسه ی پدر، با الفبای دانشگاه الهی آشنا می شود و با هجرت به شهر قم در درس بزرگانی از حوزه ی علمیه حضور می یابد و پس از کسب فیوضات معنوی از جوار کریمه ی اهل بیت ،تبلیغ و ترویج احکام در زادگاه خود را از هرکاری اولی تر می داند.

امام جماعت مساجدی در آران وبیدگل ،سخنرانی و سلسله نشستهای دینی و شرعی در محله ها ، اداره جلسات تفسیر و امام شناسی بخشی از حیات این روحانی جلیل القدر را تشکیل می داد. اما از ویژگی های ممتاز دیگر ایشان داشتن روحّیه تحقیق و تدقیق در متون دینی است. حجت الاسلام و المسلمین شیدائیان با گرد آوری کتابخانه ای بزرگ از علوم و معارف اهل بیت خدمت بزرگی در حوزه ی میراث مکتوب انجام داده است. بی شک این آثار ، نمایشگاه بزرگی از عظمت تشیع و مفاخر و معارف دینی است که در احیای فرهنگ دینی از خود گذشتگی نشان داده اند.

سجایای اخلاقی ،فضایل اسلامی ، حسن سلوک ،ساده زیستی ،وارستگی ،مردم داری و سبقت در امور خیر و... کمالاتی است که در این شخصیت محبوب مذهبی جمع بود

این مربی ومعلم دل آگاه و اهل معنا، در نزد اهالی محترم منطقه احترام زایدالوصفی دارد همچنان که مردم نیز در نگاه او عزیز و بزرگوارند.

دررسی وارسی (گفتگوی کاملا صمیمانه با جناب آقای شیدائیان )

درهفدهمین شب فروردین90 به توصیه ی بعضی از آقایان به منزل حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای صادق شیدائیان مراجعه کردیم. ایشان قبلا از حضور ما خبر نداشتند. زنگ درب را که به صدا در آوردیم به استقبال آمد هنوز به جلو درب خانه نیامده بود که سوال کردیم میهمان نمی خواهید ؟

که فرمودند: "بفرمایید" خانه ای محقّر وسنتی . گویا سالهای زیادی کسی دستی بر سر و رویش نکشیده است. در اتاق روی میز هنوز بساط پذیرایی عید فراهم بود. مقدار کمی میوه، آجیل و جعبه ی گز.

حضرت آقا فرمودند: باید قبلا او را خبردار می کردیم تا تدارک بهتری برای پذیرایی ببیند. اما از این بابت که ما را به حضور پذیرفته بودند بسیار خوشحال و ممنون بودیم حاج آقا را از سالهای دور و دوران کودکی می شناختم در محلّه ی ما سر محلّه ی ِ آران همیشه منبر داشت. لهجه ی زیبای آرونی ، صدای دلنشین ،آهنگ منحصر به فرد ایشان مرا مجذوب خود می کرد. اما مدتی است که به علّت کهولت سن وناتوانی جسمانی منبر نمی رود. فقط در مسجد قدمگاه نماز جماعت اقامه می نماید و سپس چند دقیقه ای سخن می گوید .

حاج آقا مختصر خود را معرفی نمایید از پدر ،مادر ،خانواده تان و فرزندانتان هرچه صلاح می دانید بفرمایید

اینجانب صادق شیدائیان آرانی فرزند محمد رضا چاووش متولد سال 1308 همین آب و خاک هستم . از آنجا که پدر بزرگ بنده صادق نام داشت پدرم نیز نام مرا صادق گذاشت. مرحوم پدرم مانند عمویش چاووشی می کردند و ما را به چاووش می شناختند. ایشان البتّه بنّا و لحاف دوز هم بودند. آن روزها فقط پدرم چاووش می خواندند و آقای عبّاس مداحی در سر کوچه یخچال ،که بارها پدرم به آن اشاره می کرد. عموی پدرم چاووش خوان عجیب و بی نظیری بود. چاووشی در آن زمان در آمدی نداشت  و بابت چاووشی ،مردم پولی پرداخت نمی کردند. قافله ها چاووش را با خود به سفر می بردند و در پایان هم باخود می آوردند.  فوت پدرم را به یاد دارم 22ساله بودم و در مدرسه شاه در کاشان درس می خواندم خبر دادند پدرم سکته کرده است . همان شب خواب دیدم متوسّل به سید محمد (فرزند امام علی النّقی(ع) عموی امام زمان که مرقدشان ،در نزدیکی شهر سامرّا می باشد) شدم در عالم خواب اسم پدرم را در طومار مرده ها دیدم. دوهفته بعد پدرم به رحمت ایزدی رفتند. پدرم هنگام چاووش خوانی نیزه ای داشت که از عمویش به او رسیده بود و همیشه همراه داشت . با آن 30بار به کربلا و 30 بار به مشهد با پای پیاده سفر کرد . این نیزه در حال حاضر نزد آقای حبیب الله صالحی است. مادر خدمتگزار زن اوستا زین العابدین عطّار بود ،زنی که عاجز بود و مادرم کمک حال او بود. 25 سالم بود با دختر یحیی خان که بزرگ اردهال در کلجار (مهدی آباد فعلی) بود ازدواج کردم. یک زن هم بیشتر نگرفتم (باخنده ...)

البتّه می گویند 2 تا چیز در بار اوّل کسی دلش می نشیند یکی زیارت و دیگری زن گرفتن. دوتا پسر دارم محمّد و مهدی که در بانک و در اداره ی بیمه مشغول می باشند. دامادهای بنده هم ابولفضل رافعی و حسینعلی شاخوسی می باشند. انگشتری که الان دردستم مشاهده می کنید مادر آقای شریف که دختر میرزا آقا احمد می باشد به من داد. اسامی14معصوم روی آن است که از زن آقا ملّا محمد علی عاملی بوده و بسیار ارشمند است.

چرا معمم شدید و به لباس روحانیّت در آمدید؟

من به این لباس بسیار علاقه داشتم . علّتش این بود که با دیدن آقا میرزا احمد و عظمت و شکوهی که این عالم ربّانی داشت همیشه دوست داشتم مثل ایشان باشم آقا میرزا احمد در مسجد قاضی بعد از نماز همیشه یک ربع ساعت صحبت می کردند. یادم هست که یک روز فرمودند: درآینده این زیارت (آستان مقدّس محمد هلال (ع)) بسیار آبادخواهدشد.

یک بار از او شنیدم در حالی که دستش را بر ستون مسجد می زد گفت : این ستون ازشما شکایت خواهد کرد :که آقا میرزا احمد هرچی گفتنی بود، گفت. اما شما نشستید و رفتید و به آن عمل نکردید.

در سال 1330 چهار سالی در کاشان در مدرسه حبیب موسی و مدرسه شاه نزد آقا سید خلیل فقیه ودیگران درس می خواندم. 5،6 سالی درمدرسه ی فیضیه وحجتیه قم خدمت استادان ،ستوده وآقای صدر بودم در آخر هم به دست مبارک حاج آقا حسن متوسّل  معمم شدم.

بیشتر کجا منبر می رفتید و محتوای سخنرانی هایتان از کجا بود؟

بیش از همه در محله ی سرکوچه یخچال منبر رفتم بیشترین روضه وکمترین مزد را در آنجا دریافت کردم.  40 سال برای شخصی معروف به رضا خوبه (مقنی) روضه خواندم از 20ریال شروع شد تا یک هزار تومان. من برای امام حسین می خواندم و امام حسین هم در زندگی برام می رسونه به کاشان و اطراف و اکناف آن هم می رفتم مثل نوش آباد و خم درّه ، مهدی آباد و.. قدیم ها اهالی محله سر کوچه یخچال آران مرحوم کافی (ره) را دعوت کرده بودند همه ی مردم برای او می آمدند و جمعیّت پر می شد امّا موقع منبر من ، تعداد اندکی از مردم می نشستند. یک شب به شوخی گفتم من هم کافی خم درّه بودم  بنشینید وگوش بدهید . آخر در خم درّه از منبر های من استقبال بسیار خوبی می شد.

در زمینه ی مطالعه باید بگویم که روحانی باید مطالعه داشته باشد و من روزی  3 الی 4 ساعت مطالعه دارم.

پس از چندین ساعت گفت وگو با حضرت حجت الاسلام شیدائیان  ایشان اعتراف به خستگی نمود. حتّی با مزاح چندین بار بین صحبت هایمان عنوان می کرد " تا حالا هیچ کس این قدر از من دررسی وارسی نکرده است

در بازدیداز کتابخانه ایشان با اتاقی روبرو شدیم که مملو از کتاب بود که راه رفتن در آنجا به سختی انجام  می شد و داخل قفسه ها تا زیر سقف کتاب بود و بیشتر آنها صحافی و جلد جدید شده بودند نزدیک به 6هزار جلد کتاب که قدیمی ترین آنها کتاب منطق به سال 1348 ، 17دوره تفسیر ، 110جلد بحار الانوار مجلسی ، منتهی الامال ،تاریخ طبرسی ، تاریخ ابن اثیر  و کتابهایی از فیض کاشانی و... بخشی از این کتابها بودند.                            

ایشان فرمودند "انشاء الله کتابها را به یک کتابخانه ی معتبر اهدا نمایم. لازم به ذکر است حجت الاسلام والمسلمین شیدائیان پس از 5سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری حوالی ساعت 3بامداد روز جمعه مورخ 93/11/10 دعوت حق را لبیک گفت و به لقاءالله پیوست

روحش شاد ویادش گرامی و جاودانه باد.                                                      

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۵
مدیر سایت

وبلاگ روستای مهدی آباد موافق و یامخالف نظرات تایید شده نیست و تمامی مطالب ارسالی، دیدگاه و نظر شخصی کاربران است. تعداد نظرات این مطلب:  (۱)

سلام شادی روحش فاتحه و صلوات بهتر بود مجالس ختم وهفت اطلاع رسانی می شد تهیه کننده متن خود را معرفی نکرده فکر می کنم اقای حسین عبداللهی زحمت کشیده اند خداوند به ایشان خیر بدهد انشالله مجلس چهلم را اعلام نمایید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی