ÇÈÒÇÑ åÏÇíÊ Èå ÈÇáÇí ÕÝÍå

میخوام از شما بنویسم :: وبلاگ رسمی روستای مهدی آباد اردهال
‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫
‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫
‏‫‏‫

میخوام از شما بنویسم

يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۵۳ ب.ظ

پدرم ! فراتِ جان تو ، سقّای خیمه های تشنگان وطن بود تا امروز ، در سایه امن ایمان ، عبّاس(ع) را در آیینه چهره تو ببینیم .

اما می ایستیم و ادامه میدهیم برای.....

برای پاسداشت ریه های شیمیایی و نفسهای به شماره افتاده.

برای پاسداشت دست و پاهای قطع شده ای که زودتر از صاحبانشان پیش شهدا رفتند.

برای پاسداشت چشمهایی که به دنیا بسته شد و به بهشت باز.

برای پاسداشت نخاعهایی که قطع شدند تا بایستیم.  

برای نشاندن لبخندی بر لبان پدر شهید، برای شادی دل داغدار مادر شهید. 

برای پاسداشت زبانی که تکلمش قطع شد تا ما شعار زبانش باشیم.

برای پاسداشت شهدایی که قندیل بستند در کردستان

 هلاک شدند از عطش در جنوب.

برای پاسداشت ایستادگی های اسارت.

برای مرهم شدن برای چشمهای همیشه منتظر و به راه مادر شهید گمنام.

برای جانبازانی که نمی توانند بخوابند تا بخوابیم.

برای تنهایی ها،برای خونها  

برای سوختن ها،

برای یخ زدن ها،

برای تکه تکه شدن ها،

برای وصیت نامه ها،

برای در اروند و کارون غرق شدن ها

برای فهمیدن فهمیده ها 

برای زیر آب خفه شدن ها به خاطر عملیاتها 

برای شکمهای سوراخ شده با موانع خورشیدی   

برای یا حسین و یا زهرا گفتن ها 

برای خالی کردن قمقمه و یا ابالفضل ها 

برای عطشهای فکه 

برای خون های شلمچه 

برای سرهای بریده کردستان

برای سوختن ها و چفیه در دهان گذاشتن ها تا مبادا صدای ضجه ای عملیات را لو دهد.

و می ایستیم و ما به رسم شما تا آخرین قطره خون می جنگیم. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۲۳
حدیثه مسگری

وبلاگ روستای مهدی آباد موافق و یامخالف نظرات تایید شده نیست و تمامی مطالب ارسالی، دیدگاه و نظر شخصی کاربران است. تعداد نظرات این مطلب:  (۲)

۲۴ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۲۳ مهندس آفره کره جاری
متشکرم و مرسی ......هریک از جملات و کلماتت یه عالمه خاطره است ....یاد حاج اسدالله محمدی و شهید محمد رمضانی گرامی باد ....وقتی این متن رو میخوندم یاد این جانباز وشهیدان عزیز  حسین مرادی و شهید رضا رمضانی از خاطرم گذشت ....روح همه شهدا شاد....سرافراز باشند آزادگان و جانبازان عزیز....
خانم مسگری ضمن تشکر از شما بنده با خواندن مطالب بسیار خوبتان هم مشعوف گردیده و هم بیاد نفس کشیدنها در اروند با تکه های نی و آتش تهیه های پر حجم عراق و دست وپاهای قطع شده و بدنهای تکه تکه شده دوستانم بعد از هر عملیات نماز شبهای بی ریا وواکس زدنهای پوتین بچه ها توسط فرماندهان تراز اول افتاده و غصه و غبطه ی آن روزها در دلم غوغایی کرد .(شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی