خبرنگار افتخاری

با سلام مجدد

درپاسخ به نوشته خبرنگار افتخاری پاسخی را رقم زدم که البته اشتباها با عنوان خبرنگار افتخاری تیتر خورده بود که صحیح آن تحلیلگر افتخاری است.متشکرم

pesar irani عزیز!

با توجه به فرمایش آقای شاه محمدی که درست هم میفرمایند که اینجا محل درج خبر است نه تریبون ازاد لذا لازم است بزگترهای ده پا درمیانی کرده تا این دو برادر آشتی کنند که خبر بعدی خبر آشتی کنون اینها باشه نه بسط بیش از حد این موضوع به همراه حواشی آن که موزرد علاقه بعضی ها است....

به سلامتی......

با سلام  خدمت تمامی عزیزانی که دراین سایت زحمت می کشند اجروکم عندالله . دررابطه شکایت ر م ح  از برادرش م ر ح باید درنظر داشت که  روزگار با ر ع ح چه کرده است که وقتی  بچه های برادر یا خواهر  به مهدی اباد  یا سر زمین کشاورزی می رفتند یک جوال پر از خوراکی شامل  زرد آلو هندوانه  خیار و  سیب قندک و ... میداد ببرند  که الان با این سن و سال  سر مقداری گردو باید از برادرش شکایت کند  این را همه بدانند که ر ع ح آن موقع که بچه های قدو نیم قد داشت  احسان می کرد تا خدا هم بر برکتش افزود که توانست همه بچه ها را با آبرو سرو سامان دهد پس دست های دیگری هست که همه هم میدانند که از کجا این قضیه اب  می خورد

آشنای عزیز

علی رغم اینکه علاقه ای به بسط این موضوع ندارم و این محل را فضایی برای این مباحث نمیدانم اما:

1-شما یا زردآلو نخوره یا جوال ندیده اید آخه کجای دنیا زردآلو داخل جوال میریزند.

2-نگید روزگار با ر ع ح چه کرده نگید سر مقداری گردو شاید بی مهری ها و بیوفایی ها کار را به اینجا کشانده.

3- این قضیه از کجا آب میخوره رو دیگه ما نمیدونیم بگید اگه میشه کاری کرد مشکلشون حل بشه

خبر دار شدیم اندر احوالات دهیار کسالاتی حاصل شده و به تبع آن اندر امورات روستا رکودی

دعاگوئیم تا امورات روستا جان بگیرد

حوس اشتباه است  (( هوس درست است )) آقای مدیر توجه بفرمائید

راستی کسی خبر از دعوای دو برادر جدید داره ؟ منظورم دو برادر قبلی نیست(ر -م -ح  و  م-ر-ح) اینا جدیدن. قابل توجه خبرنگار افتخاری پیگیر باش از اینا یا قبلی خبری گرفتی بیخبرمون نذار

بالاخره ماهم یه تحلیلگریم این جوری بیکار میشیم.......

مگر اینکه کسی بمیره دهیاری پیداش بسه و کامنتی بذاره وگرنه........؟؟؟؟

نوروز فاطمی مبارک

تشکر میکنیم از  اسپانسرهای تیم والیبال پیشکسوتان روستااقای علی عبدالهی بابت چایی اتیشی وعلی الیاسی بابت ناهار که از علوی کباب  و نان سنگک  گرفت و جواد مبینی بابت نوشیدنی رانی و باتشکر ازحاج ابوالفضل کریمی در پایان مسابقات روز چهاردهم که قرار بود نوشیدنی رانی بدهد0در لحظات اخر مسابقه دچار نقص فنی شد و با گامهای بلندش به طرف شرکت رانی رفت وتا این لحظه از حسنک خبری نیست0

یاد آن لبخندهای مهربان
یاد آن حجب و حیای بی‌کران

از زمین سبز تا عرش خدا
بی‌ریا، بی‌ادعا و بی‌صدا!

و بشّـر الصّـابرین الّـذین اذا اصابتهم مصیبة قـالوا انّـا للّـه وانّـا الیـه راجعـون .

بـرادر ان عزیـز و گرانقـدر جنـاب آقـایان : حاج محمود ، حاج احمد ، حاج

اسدالله ، حاج حبیب الله محمدی  :

خبر در گذشت همشیره محتـرمتـان موجب تأسف و تأثـر شدید گردیـد ، 

 
حقیـر ضمن عـرض تسلیت و تعــزیت به شما بـرادران بـزرگــوار و همه

بازماندگان ، ازدرگاه حضـرت احدیت برای آن عـزیز از دست رفتـه رحمت و

مغفـرت و بـرای شما برادران عزیز و یگانه خواهرمصیبت دیده و نیـز سایر 

 بازماندگان اجر صبـر خواستـارم .  ما در غم و مصیبت شما شریک هستیم.

آقای مجتبی کریمی

در پاسخ به مسائلی که در روستا میگذرد که مصداق این ضرب المثل "که اکه شغال تو خونه بچه میذاره از بی عرضه گی سگ خونه است " باید فراتر ازاین فکر کرد که " سگ خونه چون با شغالها همنشین شده و سفره اونها یکی شده خود شغاله"

تو همون جلسه شورا و دهیار خبر رسیده که تو معامله باغ اقا اسدا... هیچ شفاف سازی نشده و میکروفون رو تعارف همدیگه میکردند حالا اینها میخواهند محافظ روستا باشند.

آقای کریمی

در جلسه شورا و دهیاری فرمودید به برخی شبهات اهالی پاسخ داده شد

شبهات به موارد نامعلوم گویند آنچه بیان شد و مورد انتظار بود عین واقعیت بود نه شبه اگه سوال میشه که چرا باغ اقا اسدا... را به اهالی نفروختید؟ این شبه است یا واقعیت؟ که نخواستند به اهالی بفروشند چون .........این چند تا نقطه برا همه واضح و قابل فهمه

تو خونه بعضی از اهالی چاه اب حفر شده چه کسی میخواد جلو گیری کنه ؟ شوراها؟ یا دهیاری؟ که هر کدوم دو تا چاه تو خونه دارند

اینها هیچکدوم شبه نیست همه واقعیت این روستاس

گاهی هم برا سرپوش گذاشتن به عملکرد خودشون با پررنگ کردن یه کار کوچیک یا استفاده از اعتقادات مذهبی مردم  ازش میگذرند

که گاهی باید از این همه بی عدالتی فریاد زد اما ایا فریاد رسی هست؟؟؟

آقای مجتبی کریمی

شما که به عنوان فردی که بیشترین رفت و امد را در روستا دارید وجزء هیات امنا هستید و در وبلاگ هم حضور پررنگ داری بجای سفرنامه هفتگی مسائل و مشکلات روستا و در و رنج اهالی را بنویسید شاید کوش شنوا و دست توانایی پیدا شده در جهت حل انها اهتمام بورزد

روستای مادری ماها مورد هجوم و حضور غریبه ها قرار گرفته و دیر یا زود اسرائیل و فلسطینی در مقابل هم ...........نه ..... پس صبر کنید تا روز موعود....که فرزندان شما حق اینکه در سرزمین مادری خود اجازه رفت و امد و تفریح نداشته باشد و........... و ............و........

وای بر شما اهالی روستای مهدی آباد... شما را چه شده ، تا کی در خواب بی تفاوتی خواهید ماند...

در روستا هزار ظلم و بی عدالتی می شود و همگان می فهمند و می شنوند و دم بر نمی آورند.

روستا آب ندارد اهالی ساکن روستا پی گیر که می شوند، می فهمند غریبه ای که باغ حاج اسدالله را خریده چاه عمیقی در باغ حفر کرده است.

اختلاف سطح (10 الی 20متری ) باغ با چاه اصلی روستا که در بالا قرار دارد باعث کم آبی و خشک شدن آن شده است .

به خریدار باغ که مراجعه می کنند تا مشکل را بررسی و حل کنند. در کمال وقاهت در جواب مردم روستا می گوید به من گیر ندهید ما فینی هستیم .

بخواهید گیر بدید ، یه جور دیگه جواب می دهیم. (که احتمالا" منظورش با چوب است.) 

اگر این تخلف را یکی از اهالی روستا انجام می داد واقعا" شورا و دهیاری همینطور بی تفاوت می ماند... انگار که اصلا" اتفاقی نیفتاده است. یا تا پدر طرف را جلوی چشمش نیاوردن ول می کردند.

صاحب جدید باغ می گفت " فردی از شورا به نام ....به او گفته که در اینجا چهارتا پیرزن و پیرمرد زندگی می کنند و کاری به این کارها ندارند و مشکلی نیست..."

آیا این پیرمردها و پیرزن ها پداران و مادران ما نیستند ، حق زندگی ندارند.

اینهمه پول ، وقت ، انرژی و اعصاب برای سنگ مزار شهدا گذاشته شد تا همینطور روی هم تو زیارت خاک بخوره . تا روزی که همه پدارن و مادران شهدا مردند.( دور ازجون همشون بعد از 200 سال ) آن وقت نصب بشه...

الان باید نصب بشه که این بزرگواران لذتشو ببرند...

درد بسیار است و گوشهای ناشنوا بیشتر...

حکایت این روزهای آبادی ما شده " کدخدا را ببین و ده رو بچاب.." شدیم شریک دزد و رفیق قافله

دلنشین ! ... ای غم دلواپسی ات بر کمرم

من از آنـی کــه تــو پنداشته ای خسته ترم

عمر من کمـــتر از آنست کــــه باور بکنم

که تــو یــک روز بخـــواهـی بروی از نظرم

راه برگشت کجا ؟ لمــس کن این فاجعه را

بی تو هر لحظه ، پلی میشکند پشت سرم

باز هم کشته و بازنــده ی این جنگ منم

که تو با لشکر چشمانت و ... من یک نفرم

دل به دریای جنون می دهی و می گذری

دل به دریای جنون می دهم و می گذرم

آه دیوانه ! ، تو آنــسوی جهان هم بروی

من بـــه چـــشمان تـو از پلک تو نزدیک ترم ...!

جناب اقای عباس مرادی

با سلام

اگر خاطرتون باشه قبلا می گفتی که درمورد دهیاری هر کی مشکلی داره  بیاد تا من حل کنم ولی الان مگی در مورد شورا و دهیاری به من هیچ ریطی نداره خب این شد درست . گفته بودی انهایی که مطالبی گفته بودند باید عذرخواهی کنند  ببینم آنهااگر خدایی ناکرده توهین کرده بودند مدیر سایت انها را ستاره می کرد ولی حرفهای جنابعالی چی بود که در جواب یک خانم گفته بودی مدیر سایت همه انها را ستاره کرد حتی یک کلمه هم بدون ستاره نبود پس بنابراین اول باید جنابعالی  در سایت از همه  عذر خواهی کنید عباس جان تا عید نشده دست به کار شو ...

پیشا پیش عید فطر بر همه همولایتیها مبارک

..

پیشا پیش عید فطر بر همه همولایتی ها مبارک