انتقاد
پس از آنکه چند روزی در مراسمات دهه اول روستا کسب فیض نمودم گوشه هایی از اتفاقات اخیر، حقیر را به فکر واداشت. در ابتدا خود را سرزنش می کردم که شاید لزومی به طرح این مطالب نباشد از طرفی تنگی وقت نیز باعث می شد دست به قلم بردن روز به روز به تاخیر بیفتد. تا اینکه خطاب به خویش زمزمه کردم: مکن دل دل ای دل بزن دل به دریا.... و برآن شدم تا دل نوشته ای را تقدیم عزیزان هیئتی،مسجدی و حسینی نمایم و با تمام احترامی که برای بزرگوارانی چون شهید زنده حاج اسدالله محمدی و جناب آقای مرادی قائلم ذکر چند نکته را ضروری دانستم. به امید انکه دوستان گوشه ای از وقت گرانبهایشان را برای مطالعه این نوشته بگذارند. ان شاءالله...
به جهت اینکه از تصدیع اوقات شریف خوانندگان بکاهم به سراغ اصل مطلب می روم:
همگی می دانیم که مداحی در جمعی که نیمی ازآنان ریش سفیدان محبان آل الله هستند و جمعی هم از فرهیختگان در حوزه های مختلف می باشند باید سبک و سیاق خاص به خود را داشته باشد. باید دانست که دراین امور حتی سن واعظ و مداح در اثرگذاری او موثر است چه برسد به بحث های تخصصی حوزه مدح و وعظ که باید فرد، مخاطب شناس باشد. اما در مراسمات اخیر دیدیم مداح مدعوّ گهگاهی فراموش می کرد که صاحبان اصلی روستا در گوشه و کنار نشسته اند و به دنبال شعر محتشم می گردند و نه فریاد لعنی نصفه و نیمه که در چگونگی استفاده آن اختلاف است!
هر چند حقیر معتقدم سبک مداحی و سینه زنی که شاهد آن بودیم نیز باید در جای خود باشد و در واقع باید گفت: مسئولان هیئت باید فردی با جامعیت بالاتری را برای ایفای این نقش مهم دعوت می نمودند و حق این است که آن مداح عزیز نیز هر آنچه داشت در طبق اخلاص گذاشت که این خود ارزشمند است.
از طرف دیگر ما نیز باید احترام روضه ابا عبدالله الحسین را حفظ نماییم و چقدر قبیح است که جوانان ما در میانه مسجد حلقه زده باشند و ذکر حسین(ع) بگویند و در کناره افرادی به پهن کردن سفره مشغول باشند و بلافاصله پس از اتمام روضه صدا و فریاد دوغ،نوشابه،فلانی و فلانی بلند شود!!
روضه حسین بن علی (ع) حرمت دارد برخی عرفا در مصائب سالار شهیدان میخکوب می شدند و از درون می سوختند و ویلٌ لنا که بگوییم: این مجالس برای دور هم جمع شدن است و باعث تجدید دیدار می شود! عزیزان، هدف تجدید میثاق با مولایمان است نه تجدید دیدار.
و اینها همگی نشانگر نبود مدیریت واحد است.
شاید برخی بگویند این ماجرا امری دلی است و هر کس کار خودش را بکند و رفتار خودش را نشان دهد؛ خیر عزیزان من، می فرمایند: اوصیکم بتقواالله و نظم امرکم. مجلس اباعبدالله باید مملو از نظم باشد. در ساعات برگزاری، نشستن افراد، خواندن مداحان و وعظ واعظان باید نظم حکمفرما باشد و این نظم تنها با مدیریت واحد امکان پذیر است. چراکه خانواده با آن وسعت کوچکش نیز اگر فاقد مدیریت واحد نباشد پایه اش متزلزل خواهد شد.
بدلیل همین نبود مدیریت واحد است که در روز عاشورا، مراسم برداشت نخل که نمادی از عزای حسینی است با کاستی های خاصی روبروست. کسی در جلوی دسته با استفاده از بلندگو مشغول مداحی است و کسان دیگری پشت سر او باز هم با استفاده از سیستم صوتی در زیر نخل به کار خود مشغولند! و این یعنی سردرگمی مخاطب و سرد شدن عزای حسینی به خاطر نبود هماهنگی. می توان این مراسم نمادین را مانند سایر شهرها هر چه زیباتر و با شعور بالاتر برگزار نمود هرچند حقیر از عوامل این ناهماهنگی باخبرم لیکن باید در جهت رفع آن اقدام نمود.
اما آنچه مرا بیشتر متعجب ساخته است، مراسم توزیع نان است. هرچند این عمل فی نفسه خوب و فاقد اشکال است. اما کافیست به فیلم تهیه شده در این مراسم نگاهی بیاندازیم. آیا شعور حسینی آن هم در روز عاشورا در این شکل توزیع دیده می شود بنده حقیر که شور حسینی را هم دراین قسمت مراسم درک نکردم و بی تفاوتی ، توجه به اطراف، فریادها و گاهی بی احترامی های ناخواسته در کلمات برخی که یقینا ناخواسته بود موجب شد دور افتادن از حقیقت عاشورا دامن مرا نیز بگیرد.
حال آنکه در این روز باید همچون پروانه سوخت و مگر نه اینست که مولایمان مهدی در روز عاشورا می سوزد و می نالد:" و لَاَندُبَنّک صباحا و مسائا" آیا بهتر نیست عزیزانی که نذز دارند به مسجد بیایند و محترمانه ادای نذر نمایند و بتوانند گامی در ارتقای کیفیت عزا بردارند؟!! آیا این نوع پیاده کردن نذر به مقام قبولی نزدیک تر نیست؟! در خانه خدا زیر بیرق امام حسین(ع) از گذشتگانمان یاد شود بهتر است یا در حیاط خانه یمان؟!!
بر فرض که این پرچم متبرک به گنبد مطهر سالار شهیدان باشد آیا باید اینگونه از آن استفاده شود؟! مسئولین محترم هیئت و مسجد آیا روشن کردن چراغ ها و گرداندن آن پرچم کار صوابی بود؟! آیا هر عملی را که مسئولان رده چندم کشور تایید کردند باید دامن زد؟!
خود حقیر از کسانی بودم که به آن پرچم دست کشیده و تبرک جستم و این تنها به خاطر مزین بودن به نام اباعبدالله بود حتی اگر به گونه های اشک آلود گریه کنان بر حضرتش متبرک شده بود . ولی عزیزانی که مجلس امام حسین را قطع کردند تا پرچمی که سازندگان آن از سال 89 تا به حال برای ساختن صحن حضرت صدیقه طاهره(س) میلیاردها تومان از طرق مختلف پول گرفته اند و میزان واقعی آن مشخص نیست گردانده شود. آیا بهتر نبود پول حاصله را به نیابت از مردم به نیازمندان می دادند؟! آیا اگر ریالی از پول حاصله خرج آن صحن مقدس نشود، کسانی که اجازه ورود ان پرچم کذایی را به مسجد دادند مسئول نخواهند بود؟!! آیا قطع کردن عزای حسینی آن هم در شام غریبان به بهانه خوشامد برخی افراد کار صحیحی است؟! آقای دهیار عزیز می توانست همانگونه که در میان روضه با نماینده محترم مجلس گرم صبحت بودند و صدایشان تزاحم در مراسم ایجاد کرده بود به ایشان از طرف مردم به صورت خصوصی خوشامد بگویند و بفرمایند که: دعوت می کنیم تا آخر مجلس بمانید سپس تشکر می کردند و اگر فرصت نداشتند متذکر می شدند که حضور عالی جنابان را به مردم اعلام خواهیم کرد و قول می دهیم در پایان مجلس از خداوند منان توفیقات روز افزون حضرات را خواستار باشیم!!! و اینگونه هیچ مشکلی پیش نمی آمد و بابی از ریا نیز باز نمی شد!
یا حق
ممنون از فرستنده متن