زندگینامه:

بسمه تعالی
زندگی نامه برادر شهید محمد رضا آبیاتی
محمد رضا در شهر کاشان در خانواده ای مذهبی و متدین بدنیا آمد.
او بسیار خوش اخلاق ، متدین و دلسوز بود و  شدیدا علاقمند به کمک کردن به دیگران بود اهل صرفه جویی بود و به مادرش می گفت هر چه در خانه اضافه داریم به دیگران دهید تا استفاده کنند و از کمک کردن به همسایگان و خویشاوندان دریغ نمی کرد و کار کردن را ننگ و عار نمی دانست چنان قناعت داشت و صرفه جویی می کرد  که یک دست لباس بیش نداشت .
محمد رضا فعالیت انقلابی خود را از شرکت در تظاهرات مردم علیه رژیم ستمشاهی شروع کرد چنانکه مورد تعقیب ماموران شاه قرار گرفت و دستگیر شد یکی از همسایگان این واقعه را ملاحظه کرد و به مادرش خبر داد مادر محمد رضا بسیار ناراحت و نگران شد و برای آزادی فرزندش تلاش زیادی کرد .
زمانی که بنی صدر یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری بود با شناختی که از وی داشت افکار وی را برای خانواده تشریح می کرد و آنان را نسبت به او هشدار می داد .
او از کودکی در نماز جماعت و عزاداری ها شرکت داشت و نماز شب بسیار می خواند و به مسائل دینی پایبند بود.
با اینکه برای رفتن به جبهه به سن قانونی نرسیده بود ولی بعد از گذراندن دوره راهنمایی سال تولد خود را در شناسنامه تغییر داد و با اجازه مادرش به جبهه رفت .
محمد رضا پس از مدتی در عملیات فتح المبین در منطقه شوش به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاک او در چهارم فروردین 1361 به کاشان منتقل شد در حالی که صورتش سوخته بود و به زحمت قابل شناسایی بود.
روحش شاد و نامش جاودانه باد
 

وصیت نامه:

فرازی از وصیتنامه شهید محمد رضا آبیاتی

ای ملت غیور ایران و ای مسلمین جهان هر کجا که ظلمی هست بپا خیزید و آن را سرکوب کنید و به ندای پیامبرگونه امام امت جواب مثبت دهید و به آمریکای جهانخوار امان ندهید که نقشه های شوم خود را به اجرا در آورد . ای ملت شهید پرور یار و یاور ولایت فقیه باشید و نماز را تا می توانید همواره جماعت در اول وقت بخوانید و روزه بگیرید و خمس و زکات بدهید .

از شما می خواهم که هیچ موقع از نصایح امام سرپیچی نکنید.

و شما ای پدر و مادرم از شما می خواهم که در شهادت من گریه نکنید و لباس سیاه نپوشید و از شما می خواهم که کار های خلافی که از من سر زده  نادیده بگیرید و مرا حلال کنید.

محمد رضا آبیاتی

اطلاعات دیگری از این شهید در دست نیست