ÇÈÒÇÑ åÏÇíÊ Èå ÈÇáÇí ÕÝÍå

شهید محمد رمضانی :: وبلاگ رسمی روستای مهدی آباد اردهال
‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫
‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫
‏‫‏‫

         

         

         

         

         

         

         

         

          

         

    

زندگینامه:

زندگینامه شهید محمد رمضانی

پاسدار شهید محمد رمضانی فرزند مرحوم فتح اله در بهار سال 1341 در روستای مهدی آباد اردهال و در خانواده ی  مذهبی و دوست دار اهل بیت دیده به جهان گشود. مقطع ابتدایی را در دبستان روستا سپری نمود و دوره راهنمایی را در مشهد اردهال گذراند . با شروع جنگ تحمیلی، وارد خدمت مقدس سربازی شد و دو سال در منطقه غرب کشور خدمت نمود. با پایان سربازی در کسوت بسیجی از طرف لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) به جبهه های حق علیه باطل اعزام گردید . نیمه دوم سال 1362 به عضویت رسمی سپاه در آمد و با عشق و علاقه در واحد تخریب لشکر مشغول خدمت شد و پس از مدتی به عنوان معاون تخریب لشکر منصوب گردید.

شهید رمضانی در عملیات های مختلفی از جمله خیبر ، بدر ، کربلای 1 ، عاشورای 2 ،والفجر 8 ، کربلای 4 ، کربلای 5 و مرصاد حضور فعال داشت و حمله های زیادی آفرید.

ایشان در عملیات والفجر 8 از ناحیه ی کمر مجروح گردید که به دلیل اصابت ترکش به نزدیکی نخاع ، پزشکان موفق به عمل جراحی و خارج کردن ترکش از بدن وی نشدند و تا زمان شهادت این وضعیت را تحمل کرد .

در عملیات کربلای 5 از ناحیه دست و پا مجروح و برای مداوا به شیراز منتقل گردید که پس از بهبودی مجددا از بیمارستان به منطقه بازگشت و خانواده ایشان بعد از ترخیص او از بیمارستان از مجروحیت وی اطلاع پیدا کردند.

این شهید بزرگوار از سال 62 تا پایان جنگ بیشتر وقت خود را در جبهه و مناطق عملیاتی گذراند و کمتر به مرخصی می رفت .

در تاریخ 16/5/67 برادر بزرگوارش غلامرضا رمضانی در غرب کشور به درجه رفیع شهادت نائل گردید که این واقعه انگیزه او را برای تداوم این راه افزایش داد و مسئولیت سنگین تری را بر دوش خود احساس نمود. با پایان یافتن جنگ به عنوان مسئول تخریب تیپ دوم روح الله خمین انتخاب و مدت 5 سال در انجا فعالیت نمود.که مدت یکسال از ان را به منطقه غرب کشور از جمله بوکان ، سردشت و مهاباد اعزام و با گروه های ضد انقلاب به مبارزه پرداخت .وی همچنین به مدت 2 سال فرمانده گردان پیاده سپاه شهرستان محلات بود.

این شهید بزرگوار در سال 83 بازنشسته شد . ولی به علت تخصص و مهارت بالای ایشان در تخریب ، از سال 84 به اتفاق تعدادی از دوستان و همرزمان قدیمی وارد عرصه ی جدیدی از خدمت در مناطق عملیاتی به عنوان تخریبچی شد و علاوه بر پاکسازی مناطق عملیاتی از مین ، مسئولیت آموزش این افراد را هم بر عهده گرفت .

شهید رمضانی پس از سالها تلاش و حضور فعال در جبهه در تاریخ 13/9/87 در حین پاکسازی یکی از میادین مین اطراف شهر دهلران به آرزوی دیرینه خود دست یافت و به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید و به برادر شهیدش پیوست . و در تاریخ 15/9/87 پیکر مطهرش در روستای مهدی آباد  تشییع و بنا به درخواست خانواده اش که ساکن شهرستان محلات می باشند در گلزار شهدای آنجا به خاک سپرده شد .

 از این شهید بزرگوار سه فرزند ( یک پسرو دو دختر ) به یادگار مانده است . همچنین پدرو مادر گرامی این شهید قبلاً بدرود حیات گفته اند.

ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی شهید رمضانی :

ایشان بسیار شجاع و دلیر بودندو به گفته هم رزمانش وقتی وارد میدان مین می شد گویی مین ها نیز با او اونس می گرفتند.

او عاشق شهادت بود و افسوس می خورد که چرا تاکنون به خیل شهدا نپیوسته  ودر قنوت نمازهایش از خدا طلب شهادت می کرد .

با جود سختی کار و گرمای طاقت فرسای منطقه ، نماز اول وقت و اعمال مستحبی اش ترک نمی شد و در همین اواخر عمرش ، رفقای او با زمزمه های نماز شب این شهید از خواببیدار می شدند.

این عزیز فردی ولایتی بود ، در زمان دفاع مقدس می گفت حضرت امام چنین فرمودند و بعد از رحلت امام (ره) صحبتش این بود که مقام معظم رهبری چنین فرمودند.

ایشان شخصی با نفوذ و تاثیر گذار در بین نیروهای تحت امر خود بوده و ایشان را بسیار دوست داشت و تلاش می کرد آنها با آمادگی و مهارت کامل وارد میدان مین شوند و به سلامت باز گردند.

از خداوند متعال برای این یار سفر کرده و برادر شهیدش و نیز پدر و مادر برگوارش طلب علو درجات و برای بازماندگان ایشان به ویژه فرزندان و همسرمکرمه اش صبر مسئلت داریم . روحش شاد و یادش گرامی باد.

 

وصیت نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه شهید محمد رمضانی قبل از عملیات کربلای 5

تاریخ 13/09/1387                                                 محل شهادت دهلران

اِن‌َّ اللهَ اشْتَرَی‌ مِن‌َ الْمُؤْمِنین‌َ أنْفُسَهُم ‌ْوَ أمْوَالَهُم‌ْ بِأن‌ّ َلَهُم‌ُ الْجَنَّة‌َ یُقَاتِلُون‌َ فِی‌ سَبِیل‌ِاللهِ فَیقْتُلُون‌َ وَ یُقْتَلُون‌َ وَعْداً عَلَیْه‌ِ حَقّاً فِی‌ التَّوْرَاة‌ِ وَ الإنْجِیل‌ِ وَالْقُرْآن‌ِ وَمَن‌ْ أوْفَی‌ بِعَهْدِه‌ِ مِن‌َ اللهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُم‌ُ الَّذِی‌ بَایَعْتُم‌ْ بِه‌ِ وَذَلِک‌َ هُوَالْفَوْزُ الْعَظِیم‌ُ.

خداوندجان و مال اهل ایمان را به بهشت خریداری کرده و آنها در راه خدا جهاد می کند به نیت این که دشمنان دین خدا را بکشند یا خود کشته شوند این وعده قطعی خداوند است و عهدی است که تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده است و از خداوند با وفا تر به عده کیست ای اهل ایمان شما به خود در این معامله خریدار بهشت ابد است . بشارت دهید و ان بشارت فدا کردن جان و مالتان که این معامله با خداوند به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است .

خداوند امروز که وقت آن رسیده که با جانم با تو میثاق ببندم تا ریخته شدن قطره قطره خونم  در ارهت مبارزه بکنم پس خدای من قصد آن دارم که به طور همزمان و کیشان و آشنایان چند نکته را بیان کنم  خداوندا توان و قدرت بیان و نوشتن را از تو می خواهم و به یاد و راه تو برای تو می نویسم خدایا تو شاهد باشی که من از ته قلب می نویسم اگر بر دل سنگ دلان یا منافقان ننشیند و یا اثری نداشته باشد علتش از قلب سیاه خودشان است . خدایا من درست تو را نشناختم من درست در راه تو جانبازی نکردم من درست برایت بندگی نکردم پس خدایا تو چطور با این قریبه با این ناشناس و این که هنوز دل از دنیا نکنده معامله می کنی. چطور برای قریبه آهنگ عشق سر می دهی خدایا به بزرگیت قسم من شرمسارو شرمسار تر از شرمساران که با تو معامله کنم . خدایا من بنده ای هستم که هنوز نافرمانی تو را می کنم . خدایا من بنده ام بنده ی هوا و هوس خدایا من قدرت لبیک گفتن به ندای تو را ندارم با این حال بدم ، باز خدایا من خودم را وقف تو می کنم و مالک اصلی من تویی نه هوای نفسم خدایا با این صدای نارسایم صدایت می کنم که معبود منی ، من اهل معامله هستم گرچه در گناه غرق شده ام ولی با اینکه گناه می کنم تو را هم دوست دارم.خداوندا در این ساعت که هنوز از مرگ خبری نیست شهادت می دهم به حقانیت  تو و رسول و ولیت  اشهدو ان لا اله الله و اشهد و ان محمدا رسول الله و اشهد و ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله .

پدر و مادر بزرگوارم همانگونه که می دانید من راه خودم را انتخاب کرده ام و کسی به من تحمیل نکرد و در این زمان که لحظه وداع است چند مطلب را لازم می دانم خدمتتان عرضه بدارم درست نتوانستم پاسخ زحمات  شما را بدهم با این حال و احوالم عاجزانه و حقیرانه از شما خواهش می کنم که تمام بدیهایم را ندیده بگیرید و نافرمانیهایم را به بزرگواری خودتان ببخشید و به عبادت و آماده کردن خودتان برای دنیای دیگر بپردازید . نماز را سبک نشمارید و مسلمان بودن را به نماز و روزه ندانید از غیبت ، دروغ وتحمت به مردم جداً پرهیز کنید .حق الناس نکنید و خداوند بزرگ را در هر حال گواه و ناظر بر اعمال خود بدانید . آنها که در مقابل انقلاب می ایستند و همیشه نق می زنند در مقابلشان قد علم کنید و روی خوش به آنها نشان نهدید و هیچ وقت در پیش رویشان یا در حضور مردم گریه نکنید . مادرو پدرم اگر در متنقضیه بروید می فهمید که ما گریه نداریم که برایمان بکنید ، گریه از ترس خدا بکنید که اگر از کسرت گریه کور هم بشوید باز هم بست نیست . گریه به اسیری اولادان اباعبدالله بکنید نه برای ما و هم سال ما که گریه ندایم . پدر و مادرم ازیاد نبرید که من یک امانت بودم در پیش شما و شما باید به خودتان بقبولانید که هر وقت خداوند بزرگ اراده کند امانت خود را پس بگیرد و هیچ مانعی در کار باشد و شما از خدائید بیاد یک روز بروید پس چه بهتر که انسان در راه او شهید بشود. خواهرانم شما هم مطلع هستید که بنده درچه راهی قدم گذاشتم و خودتان شاهد بودید که کسی به من تحمیل نکرد اگر روزی ناکسانی آمدند و گفتند که به زرو یا اجبار جوانان را به جبهه بردند دهانشان را خورد کنید که اینها بدتر از کفار هستند ولی حالا وقت آن رسیده که با هم وداع کنیم عاجزانه از شما می خواهم که پیرو خط سرخ حسین (ع) و نایب او خمینی بزرگ باشید و پیرو فاطمه (س) پهلو شکسته باشید و در حفظ حجاب دقت کامل را بکنید . خواهرانم شهادت ما برای رواج و نشر اسلام بوده و هست و اباعبدالله الحسین (ع) اصل شهادت خود و فرزندانش و اسیری اولادانش برای نشر ورواج دین بود و برای بر جاماندن احکام اسلام ، پس خواهرانم از شما عاجزانه می خواهم که خودتان و کلیه خواهران دینی در حفظ حجاب بکوشید که اگر حجابتان را حفظ نکنید خون هزاران شهید را پایمال کرده اید در تربیت فرزندانتان دقت زیاد بکنید خدا را به آنها با دلیل بشناسانید و پیرو خط امام باشیدو در عزای ما صبر کنید و گریه بیش از حد نکنید همیشه یاد مرگ باشید و به آخرتتان برسید که دنیا محل گذر است . مرا هم ببخشید و حلالم کنید و شما همسرم از شما می خواهم که در نبودن من با نارسائیها و ناگوائیها بسازی و صبر کنی تا خداوند عظیم به شما عطا بفرماید .

و چند نکته به همشهریان و آشنایان : ای پدران و مادران و برادران و خواهران امروز روز امتحان است امروز روزیست که همان حسینی که هر موقع روضه اش را می خواندند به سر و سینه می زدید و گریه می کردید لبیک گو می خواهد پس ای خانواده هایی که دارای جوانان زیادی هستید چه شده است که از مرگ آنها حراس دارید چرا به جبهه ها نمی آیند فرزندانتان آیا درستاست در این موقیعت فرزندان شما در خانه ها باشند و در جبهه کمبود نیرو باشد بترسید از خدا بترسید از روزی که در ان روز پشیمانی سودی نخواهد داشت فرزندانتان را ارشاد کنید ، تحریک کنید تا به جبهه ها بیایند مگر نمی خوانید در قرآن که می فرماید : فرزندان شما ، شما را از یاد خدا غافل نکنند ، پس چه دلبستگی به آنها می بندید مگر ایمان  ندارید به اینکه آخرت فرا می رسد و همه فانی شدنی هستیم . پس چرا در این دنیای بی ارزش خدای جبار و قادر را فراموش می کنید خواهران عزیز دینی شمایی که پیرو فاطمه (س)باید باشید مگر فاطمه (س) فرزندانش را دوست نداشت پس چه باعث شد که راضی شد حسینش را به شهادت برسانند مگر خداوند به آنها لطف فراوان نداشته پس اگر دنیا ارزش داشت مال آنها بود آنها که همه چیز داشتند و قادر بودند در بهترین کاخها زندگی کنند پس چرا نان شب خودشان را به هم به فقرا می دادند آیا مگر جزاین بود که برای خدا بودند پس مادران بترسید از خدا و دلتان بسوزد برای جوانانتان که در این دنیا اسیر هوا و هوس بشوند و این عمر گرانبها را به خاری و ذلت به پایان برسانند خواهران جوان شما هم به جنگ با دشمن داخلی و خارجی فکر کنید همان آمریکایی که ما را وادار به جنگ کرده ، به علت این است که دامان مادران پاک بوده و فرزندان خوب و با ایمان تحویل جامعه داده و انها می خواهند کور شوند که این عزیزانی که از همه چیزشان گذشته اند فقط برای خدا می جنگند را نمی خواهند ببینند و اصل برای این است که عفت در جامعه بوده همان آمریکا در سدد است که حجاب را از بین ببرد تا فرزندان این جور نباشند. پس هوشیار باشید و حجابتان را حفظ کنید شما برادران عزیز ، ای جوانان شما هم بیایید در جبهه نور خدا را ببینید گول این دسیسه بازان را نخورید بخدا آنان که منع می کنند جبهه آمدنتان را دشمنان هستند ما که باید بمیریم پس چه بهتر در راه خدا شهید بشویم ، ننشینیم تا مرگ سراغمان بیاید ما به سراغ مرگ برویم .

حضرت امام سجاد ( علیه السلام ) :

ای شیعیان ما بهشت دیر یا زود خواهد رسید اما برای رسیدن به درجات آن با هم رقابت کنید .

 .

.

گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس در خصوص شهید محمد رمضانی

.

.در صورت باز نشدن این تصویر روی این متن کلیک راست کرده و گزینه Reload Image را بزنید

.

اطلاعات دیگری از این شهید در دست نیست

وبلاگ روستای مهدی آباد موافق و یامخالف نظرات تایید شده نیست و تمامی مطالب ارسالی، دیدگاه و نظر شخصی کاربران است. تعداد نظرات این مطلب:  (۸)

اگر اطلاعات بیشتری نیاز دارید با هماهنگی آقای محمدی با من تماس بگیرید.
۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۷ سعید سلیمانی
خداوند این شهید والامقام و همه همرزمان شهیدش را در طول جنگ 8 ساله رحمت کند ، بنده ایشان را میشناختم فردی بسیار شجاع و با اخلاص بودندو در وجود ایشان منیتی وجود نداشت ، واقعا لایق شهادت بودند و من نمیدانستم که ایشان شهید شده اند، داشتم زندگینامه خدا بیامرز حاج مسلم شاهرخی رو مطالعه میکردم که اتفاقی چشمم به اسم ایشون افتاد .___خیلی متاسف شدم ، خداوند به درجاتش بیافزاید مرد نازنینی بود.
ُ
۱۲ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۴۱ سعید سلیمانی
بچه های گردان ثاراله خمین مردانگی و غیرت این شهید عزیز را بخاطر دارند ، واقعا یه مرد بود __شادی روحش صلوات
(یاد بادآن روز گاران یادباد )یادآن روزها که محمد باشجاعت به سمت هلکوپتر دشمن باآرپیجی شلیک میکرد وسخن مادنیادوستان که میگفتیم آتش عقبه اش میسوزاندت رابه سخره میگرفت جرا که او در عشق خدا سوخته بود واز سوختن هراسی نداشت بخیر یاد شوخی بامجروحین او در جزیره مجنون بخیر و خوشابه سعادت او که رفت و بدا به حال ما اگر در غوغای آخر الزمان از یادو راه او غافل شویم ودل مولایمان را بیازاریم. نثارشادی روحش وروح پدر ومادربزرگوارش فاتحه و صلوات
۲۴ دی ۹۴ ، ۱۸:۵۳ یداله سیاوش
سلام شهید محمد رمضانی بعنوان شهید شاخص تخریبچی توسط مجمع پیشکسوتان و رهروان شهدای تخریبچی کشور شناخته شده است لطفا آخرین و با کیفیت ترین عکس ایشان را به آدرس ایمیل اینجانب ارسال نمائید با تشکر 
یداله سیاوش
09121719423
۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۰:۱۵ سعید از اراک
درود خداوند به روح این شهید والامقام ، برادر شهیدش و پدر و مادر و همه شهدای جنگ هشت ساله ! واقعا در این منطقه پر آشوب جای شهید محمد رمضانی خالیست . شادی روحش فاتحه با صلوات
۱۷ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۴۴ سعید از اراک
خدار رو شکر در مهرماه و آذرماه 95 دوبار توفیق زیارت قبر مطهر این شهید والامقام و حاج مسلم شاهرخی را در دو پنج شنبه  پیدا کردم ؛ خدا به درجات این شهید و همه شهدای جنگ 8ساله و شهدای مدافع حرم بیفزاید - شادی روحش صلوات 
۳۰ بهمن ۰۲ ، ۱۳:۴۵ مجتبی مبینی

زندگی نامه شهید محمد رمضانی در قالب نظم

 

🌷تقدیم به روح مطهر شهید🌷

 

 

خبر آمد به فتح اله به سال چل ویک (۱)

که پسردار شدی ،چشم تو روشن، ای بِک (۲)

 

نام او را بنهادند محمد؛ به عشق اسلام

تا بگویند به اهل حرم ،از دور سلام

 

پدرِکارگر و پینه به دست با زحمت 

لقمه نانی زحقیقت می رساند با رحمت

 

تا پسر گشت محیای وفا و جوشش

پدرش داد به اودرس جهاد وکوشش

 

 بعد انجام وظیفه به یگان ارتش 

داوطلب شد به سپاهی که بُوَد با ارزش

 

چون که او بود مرامش؛ عجین باتهذیب

 هدیه دادند به او؛ شأن یگانِ تخریب

 

  خیبر وبدر دو میدانِ جهاد وایثار

 خوب آموخت به او سختیِ راهِ دشوار

 

شبِ والفجر رسید از طرفِ شط فرات

تا بگیرد زحسین حکم زیارت به بَرات

 

 

بدنش غرق به خون گشت ز تیر دشمن

تا شود فاو‌ در آن لحظه، حریم میهن

   

کربلاها، پیش رو داشت لیک در پنجم او

دست وپایش شده مجروح از کین عدو

 

اوکمین کرد به مرصاد، بِزد بر دشمن

تا کند دور ز میهن؛ نَحسی یِ اهریمن

 

                                           

شانزده پنج خبردار شد از داغ بَرار (۳)

که دگر یاد نکردی زخوشی ای غمیار (۴)

 

جگرش سوخت ز طفلان رضا در هر دم

 که چنین رفت فرو، بیت رضا در ماتم

 

سالها عزم شهادت؛ به تن وجانش بود

که رود سوی برادر، به هنگام خلود

 

در نماز شب خود، ناله به دل؛ داد زدی

تا رسیدن به شهادت؛ همه فریاد زدی

 

آمد آن روز که باید برود سوی خدا

سیزده ی نُه ؛بشود ملحق جمع شهدا (۵)

 

ناگهان پیکر پاک تو؛ غریق خون گشت

و بغل کرد تو را مین عَدو؛ در آن دشت

 

 خون جاری ز تنت، کاشت گلی در بر تو‌

  ودلت غرق شعف، دید زلب خنده تو

 

  دهلران شد خجل از همت والای تومرد (۶)  

 که به پایان برساندی همه اهداف نبرد

 

  دشت مین را بنمودی توخلاص از کینه

  که نریزد زجوان، قطره ای خون از سینه

 

آفرین بر شرف وغیرت ومردانگیت

که شده الگوی ما این مسیرِ زندگیت

 

سروده:مجتبی مبینی

 

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

۱ )بهار سال ۱۳۴۱ تاریخ تولد شهید محمد رمضانی

۲ ) بک = -سالار ، بزرگ زاده ، شاهزاده . - رییس قبیله . - 

۳ ) ۱۳۶۷/۵/۱۶ مصادف با روز شهادت غلامرضا رمضانی

۴ )غمیار= غمناک. آن که پیوسته غمگین باشد. 

۵ ) ۱۳۸۷/۹/۱۳ تاریخ شهادت شهید محمد رمضانی

۶ )دهلران محل شهادت شهید محمد رمضانی

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

روح شهیدان غلامرضا ومحمد رمضانی وهمچنین همسر وفادار شهید غلامرضا رمضانی (مرحومه حاجیه خانم عصمت کریمی) وپدر ومادر شهیدان رمضانی و والدین مرحومه خانم عصمت کریمی ومرحوم حاج محمد آبیاتی (پدر همسر گرامی شهید محمد رمضانی) وهمه درگذشتگان، از خانواده های محترم رمضانی، آبیاتی،کریمی در این ایام با فضیلت فاطمیه از سفره باکرامت بی بی دوعالم بهرمند گردند و در سایه رحمت ورضوان الهی میهمان دائمی خاندان عصمت وطهارت باشند ان شاءالله

 

نثار شادی روحشان بخوانید الفاتحه مع الاخلاص و الصلوات 

 

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

https://eitaa.com/mojtabamobinipoems

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی