ÇÈÒÇÑ åÏÇíÊ Èå ÈÇáÇí ÕÝÍå

شهید محمد علیخانی :: وبلاگ رسمی روستای مهدی آباد اردهال
‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫
‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫ ‏‫‏‫
‏‫‏‫

دانلود تصاویر شهید

ماسینه زدیم بی صدا باریدند                              ازهر چه که دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیان صف  اول  بودیم                               از آخر مجلس  شهدا راچیدند  


زندگینامه روحانی شهید محمد علیخانی:


 درتاریخ1/1/1346 درروستای مهدی آباد اردهال دریک خانواده مذهبی به دنیاآمد. چون پدر و مادرعلاقه زیادی به پیامبر(ص) واهل بیت عصمت و طهارت داشتند نام زیبای محمد را برای این فرزند انتخاب کردند. در دوران کودکی از هوش و استعداد وافری برخوردار بود تا اینکه درسال 1352 در کلاس اول مشغول به تحصیل شد و در دوران تحصیل خود در دبستان روستا همواره در کارهای کشاورزی و دامداری و قالی بافی کمک حال پدر و مادر بود.

به علت نبودن مدرسه راهنمایی در روستا این شهید بزرگوار برای ادامه تحصیل به کاشان نزد برادران خود رفت و در سال 1357 در پایه اول راهنمایی مشغول به تحصیل شد و دوران راهنمایی خود را در مدرسه شاهیده در خیابان امام خمینی (ره) {شاه عباس سابق} گذراند مهر ماه سال 1357 بود که دانش آموزان هم نقش خود را در به پیروزی رسیدن انقلاب  به خوبی انجام می دادند دانش آموزان در سراسر کشور و از جمله کاشان از ابتدای سال تحصیلی با برگزاری تظاهرات علیه رژیم ستم شاهی نقش خود را در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به خوبی ایفا کردند به تبع آن مدارس تا اسفند 1357 تعطیل شد و انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن به پیروی رسید و از اسفند ماه مدارس به طور فشرده کار خود را به پایان رساندند  و این شهید بزرگوار دوران راهنمایی خود را با موفقیت به پایان رساند.

از آن جایی که این شهید استعداد زیادی داشت به رشته ی ریاضی  و فیزیک در دبیرستان ادامه تحصیل داد و در سال 1360در دبیرستان امام خمینی (پهلوی سابق) در پایه اول دبیرستان ثبت نام کرد و به دلیل فعالیت های مذهبی که در دبیرستان داشت و با تشویق و اثر گذاری دبیر دینی خود تصمیم به ادامه تحصیل در حوزه علمیه گرفت و به حوزه علمیه ی امام خمینی (ره)کاشان برای یادگیری علوم دینی رفت

این شهید بزرگوار به همراه دوتن از همشهریان خود با نام های حسین آقابابایی و حبیب عباسی در این حوزه علمیه مشغول تحصیل بودند و شهید علیخانی برای بهره مندی از اساتید به نام حوزه تصمیم به ادامه تحصیل در حوزه علمیه قم گرفت از این میان تنها شیخ حسین آقابابایی همراه باشهید علیخانی در آزمون ورودی حوزه علمیه قم شرکت کردند و درسال 1363 مابقی تحصیلات خود را در حوزه امام محمد باقر (ع) قم ادامه دادند   با توجه به این در آ ن زمان جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران شدت گرفته بود شهید علیخانی تصمیم به حضور در جبهه های حق علیه باطل راگرفت و از آن زمان بود که وارد لشگر 25 کربلا گروهان ویژه روحانیت شد و آموزش های نظامی را به اتمام رساند.

نکته قابل توجه این است که این شهید بزرگوار علاوه بر جهاد به دروس خود به خوبی می پرداخت یعنی جهاد مانعی برای تحصیلش نشد و پیشرفت های خیلی زیادی در علوم دینی کرد و از سفارشات موکد این شهید بزرگوار که همواره به اهالی روستا و علی الخصوص جوانان میکرد این بود که میفرمودند امروز وظیفه شرعی هر مسلمان است که به جبهه های جنگ برود و از اسلام و مملکت دفاع کند و ایشان در راه اندازی پایگاه بسیج در روستا به همراه دیگر برادران نقش موثری داشتند و شب ها برای تامین امنیت روستا نگهبانی می دادند وعملیات کربلای 4بود که این شهید بزرگوار به مدت دو ماه ناپدید شده بود تا اینکه در اوایل دیماه سال1365 بعد از عملیات کربلای 4 که تعداد زیادی از نیروهای ایرانی به شهادت رسیده بودند ایشان برای خداحافظی به تهران برگشتند وبعد از آن آماده حضور در عملیات غرور آفرین کربلای 5 در منطقه عمومی شلمچه شدند و در روزهای آغازین عملیات کربلای 5بود که ایشان بال در بال ملائک گشودند و آسمانی شدند

بنابر گفته همرزم ایشان شیخ حسین آقابابایی شهید علیخانی روز 21 دیماه سال 1365 از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و پیکر مطهر این بزرگوار به مدت پنج سال در آن منطقه باقی ماند به همین دلیل خانواده گرامی این شهید برای زنده نگه داشتن نام و یاد این شهید عزیز یک  مزار یابودی در گلزار شهدای روستا کنار شهید حسن آقابابایی ایجاد کردند

خرداد ماه سال 1370بود که پیکر این شهید شناسایی شد که برای تدفین به روستای مهدی آباد اردهال  انتقال داده شد و در مراسم با شکوهی که برگزار شد پیکر پاک این شهید در همان مزار یادبود کنار شهید آقابابایی تا ظهور مولایش حضرت حجت ابن حسن العسکری (ع) به امانت سپرده شد

راهش پر رهرو یادش گرامی باد و انشا الله بتوانیم به وصیت این شهید بزرگوار و مقلد امام خمینی(ره) که فرمودند :پشتیبان ولایت فقیه ورهبری باشید تا به این مملکت ودین اسلام آسیبی نرسد عمل کنیم.
(نثارروحانی شهید محمد علیخانی وشهدای اسلام فاتحه مع الصلوات)

وصیتنامه:

                                                                          (( بسم رب الشهدا والصدیقین))
 
   شهدا شمع محفل دوستانند شهدا در قهقه ی مستانه شان ودر شادی وصولشان عند ربهم یرزقونند و از نفوسِِِِ  اطمینان یافته ای هستند که مورد خطاب" فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی"پروردگارند.  
                                                                                                     " حضرت امام خمینی ره"
 
 


روحانی شهید محمد علیخانی
 
نام پدر: غضنفر
 
تاریخ تولد:۱/۱/۱۳۴۶
 
محل تولد: روستای مهدی آباد اردهال
 
تاریخ شهادت: ۲۱/۱۰/ ۱۳۶۵
 
محل شهادت: شلمچه- عملیات کربلای۵
 
((وصیت نامه ی شهید))
 
 
وصیت نامه اول
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
یا ایها الذین آمنوا اهل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم. تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون (سوره صف)
ای اهل ایمان آیا شما را بشارتی سودمند کهشما را از عذاب دردناک آخرت نجات بخشد این استآن تجارت که به خدا و رسول خدا ایمان آورید و با مال و جان در راه خدا جهاد کنید این کار از هر تجارتی برای شما بهتر است اگر بدانید.
با درود و سلام بر آخرین ذخیره الهی و یگانه منجی عالم بشریت حضرت بقیت الله فی الارضین صاحب العصر و الزمان مهدی(عج) و درود و سلام بر امام امت یگانه ابر مرد تاریخ تشیع این زمان و صلوات بر ارواح طیبه و مطهر کلیه  شهدا از صدر اسلام تا شهدای کربلا و کربلای ایران. و درود بر خانواده های بزرگ تمام شهیدان و معلولین و مجروحین و سلام بر رزمندگان و این یاران حضرت مهدی (عج) و درود و سلام بر خانواده عزیزم و بخصوص پدر  و مادرم.
بنابر گفته قرآن وقتی که یکی از شما را مرگ فرا گرفت بهتر است که اگر مالی دارید وصیت کنید. سوره بقره آیه ۱٨۰به این مطلب اشاره دارد. بنام خداوند یکتا شهادت می دهم که خدا یکی است و شریک ندارد و شهادت می دهم که محمد بنده اوست و از جانب پروردگار مبعوث شده و شهادت می دهم علی و یازده فرزندش جانشین به حق حضرت محمد(ص) می باشند. و شهادت میدهم قیامت وجود داردای خدای من اگر بواسطه ی شهادت من حقانیت اسلام برای دشمنان روشن شود و کسی آگاه شود پس ای تیرهاوگلوله ها مرا دریابید. ای امت شهید پرور ایران به شما چند جمله می خواهم در آخرین لحظات زندگی بیان کنم اول اینکه شما هر چقدر می توانید تابع حضرت امام باشید که ایشان سالیان درازی زحمت کشیده اند تا این حکومت اسلامی را در ایران درست کردهاند. ثانیا اینکه دشمن ما درصدد از بین بردن این انقلاب خونین است از راه اختلاف و تفرقه بین مردم انداختن این را هم به وحدت خود خنثی کنید . سومین مساله اینکه تا می توانید افرادی که قدرت رزم دارند در جبهه ها شرکت کنند حال لازم است که فقط در جنگ ایران و عراق شرکت کنید چون بزودی این جنگ با پیروزی اسلام تمام می شود ما باید بجنگیم تا رفع فتنه در عالم و قاتلوهم حتب لا تکون فتنه(سوره بقره آیه ۱٩۳) علت اینکه در جبهه شرکت کنید این باشد که کفر و نفاق از بین برود . و این را به شما بگویم اگر کسی بداند که جهاد و شهید در نزد خدا چقدر ارزش دارد هرگز در خانه نمی نشیند تا اینکهبا مرگ سیاه بمیرد و می رود تا در جهاد با مرگ سرخ به دیدار معبود خویش برود و حدیثی از رسول گرامی اسلام در مقام و منزلت شهید است این که هرگاه کسی در راه خدا از منزل خارج شود به قصد جهاد به هر قدمش خداوند هفتصد هزار صواب می دهد و هفتصد هزار گناه از او محو می کند و  هفت هزار رتبه به او عطا می شود  و همیشه در ضمانت خداوند است هر گاه در جهاد به هر وسیله مرد شهید می شود . و اگر سالم برگشت از تمامی گناهان بخشوده می شود پس اجازه داده می شود به فرشتگان و پیامبران و شهدا که شفاعت کنند آنگاه آنان شفاعت می فرمایند هر کسی که ذره ای ایمان در قلبش باشد و امام حسین (ع) می فرماید مرگ در راه خدا را جز سعادت نمی بینم و زندگی با کفار ظالم  جز رنج و عذاب نخواهد بود. و امام امت می فرماید که شهادت یک رستگاری  است و همچنین من شهادت در راه حق و اهداف الهی را افتخار جاودانی می دانم پس از همه ایها نتیجه می گیرم که هیچ فریضه ای بعد از نماز از جهاد مهمتر نیست و چون آخر رفتنی هستیم بهتر است که با مرگ سعادتنمندی به سوی او برویم و ای جوانان امت اسلام نکند در رختخواب ذلت و خواری بمیرید در حالی که حسین(ع) سرور شهیدان در میدان نبرد شهید شد. و مبادا در حال بی تفاوتی از این شهدا و اسلام بمیرید در حالی که علی اکبر امام حسین تا آخر در راه حسین و اهداف او زحمت کشید و شهید شد و خدا نکند که ما امت حزب الله  روزی خون شهیدان را فراموش کرده و زیر پا بگذاریم که در این دنیا اول بدبختی و در آخرت نزد ائمه اطهار رو سیاه و سربزیر خواهید بود و ما جوانان باید کاری کنیم و جهاد در راه خدا نماییم و نکند که تمام عزاداری برای حسین (ع) می کنید دروغی بیش نباشد و با زبان بگویید که ما اگر در آن زمان بودیم چه کارها می کردیم حالا موقع عمل رسیده است و شاعر خوب گفته است:                
 
 ای دوست برای دوست جان باید داد     
در راه محبت امتحان باید داد  
  تنها نبود شرط محبت گفتن    
                                                        یک مرتبه هم عمل نشان باید داد
 
و شما جوانان باید در جبهه ها تا وقتی که احتیاج است شرکت کنید و نکند که مورد آیه  قرآن قرار گیرید که خطاب به شما می شود که چرا منی جنگید در راه خدا و آن مردم بیچاره از مرد ها و زنها و بچه هایی که در تحت شکنجه قرار گرفته اند  وای جوانان شما باید در کارهای خیر و اسلامی همیشه پیش قدم باشید و در ملاقاتها با خانواده ی شهدا و معلولین پیش قدم باشید و در نماز های جماعت و جمعه و دعای کمیل شرکت کنید و در آخر نمازهای خودتان رهبر کبیر انقلاب را دعا کنید که این شعار دینی است که پشت ابرقدرتها را می لرزاند.
و سخنی با پدر و مادر عزیزم ای مادر عزیزم بعد از شهادت من اگر لیاقت داشتم خداوند به شما صبر عنایت فرماید و افتخار کنید فرزند نا قابلی در راه خدا و اسلام داده اید و مبادا از شهدت فرزند خود ناراحت شوید. زیرا شما یک فرزند داده اید ولی اینکه امام حسین هفتاد و دو تن از بهترین یاران خود را هدیه به اسلام کرد. و مبادا از دادن امانت به صاحبش ناراحت و دلگیر شوید و امام حسین می فرماید :  اگر شمشیری که پدرم را توسط آن کشته اند به من امانت دهند از آن محافظت می کنم تا آن را به صاحبش برگردانم و ای پدر و مادرم من امانتی از طرف خدا در نزد شما بودم تا این روز ولی خداوند خواست که امانت خود را پس بگیرد ناراحت نشوید و مادرم و پدر عزیزم نگویید که می خواستم فرزندم عالم در دین باشد چون اگر من شهید شوم تمام زحمات یک عمری که میخواستم عالم شوم کشیده و به آن درجه انشاالله رسیده ام و مادرم شما در نزد خداوند اگر صبر کنید اجر بزرگی دارید و نکند که با بی صبری و حرفهای بیهوده این اجر را از بین ببرید و باید زینب وار استقامت کنید و در مقابل دشمنان اسلام که می گویند این انقلاب بچه ی شما راکشت بگویید که ای کاش فرزند ما سر در بدن نمیداشت تا مرد بدانند که خون فرزندم از امام شهیدان حسین(ع) سرختر نبوده است و بگویید ای کاش دست نداشت تا مانند قمر بنی هاشم شهید می شد و پدرم و مادرم سعی کنید مرا
ببخشید چون من کاری برای شما نکرده ام ولی شما خیلی برای من زحمت کشیده اید و مادر جان نمی گویم که گریه نکن در شهادت من چون مادری و باید طوری گریه کنی که دشمنان اسلام دلشاد نشوند. مادرم مرگ من انشاالله در راه خداست که از عسل شیرین تر است و این نوع مرگ آرزوی قلبی من بوده است و پدر جان از شما می خواهم نکند از شهادت من ناراحت شوی چون ابراهیم در راه خدا از فرزندش گذشت و از امام حسین بالاتر نیستی که از بهترین فرزند عالم بشریت گذشت در راه مقدس خدا و از شما می خواهم با مشتی محکم بر دهان افرادی که بر علیه جمهوری اسلامی و مسئولین هستند بزنید.       
و خواهران شما حجاب خودتان را حفظ کنید که دشمن از این حجاب میترسد و اما برادران من بعد از شهادت من اگر توانستید یکی از شما که از همه بهتر می توانید به راه من که طلبگی بود رفته که راه خوبی است و سعی کنید در مقابل خون شهیدان پاسداری واقعی باشید و دیگر اینکه برادران عزیزم سعی کنید تمام کارهایتان برای خداوند باشد و اینکه تا می توانید در کارهای خود افراد محصل را طوری بار بیاورید که درآینده خدمت به اسلام کنند و دیگر برادران عزیزم مرا ببخشید که این هم دارای اجر و پاداش است  و از یکی از شما می خواهم که از مردم مهدی آباد از طرف من حلالیت بطلبید . سخنی با همسنگرانم این سربازان امام زمان(عج) این یاران واقعی امام امت البته یاوران اسلام و قرآن که در امام امت تجلی کرده است سعی کنید یک سری از عزیزان که شهید شدند شما با خوب درس خواندنتان جای آنان را پر کنید و مواظب باشید که شما را به عنوان یک الگوی اسلام بشناسند نه بعنوان یک شخص غیر از این کارهای خود را فقط برای رضای خدا انجام دهید و درس خواندن شما هم برای خود سازی و جامعه سازی باشد نه برای مال و مقام اگر نیت شما خالص نباشد شما بجایی نخواهید رسید همچنان که تاریخ نشان داد و دیگر اینکه مسئولیت تبلیغ اسلام برای مردم بعهده ی شماست بخصوص تبلیغ در جبهه های حق علیه باطل که اگر این کار را نکنید فردا در برابر خون شهیدان نخواهید توانست جوابگو باشید و در جبهه خیلی بروید دیگر چیزی ندارم والسلام به امید پیروزی حق بر باطل .خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.                                                                                          
                                                                                                                        محمد علیخانی ۱۴ /۶/۶۵    
 
 
وصیت نامه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیا و لکن لا یشعرون (سوره بقره آیه ۱۵۴) . بنام خدایی که از اویم و سخنم از اوست و هدفم تنها اوست و کارهایم تنها برای رضای اوست و آنچه دارم هم از اوست خدایا با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت حجت(عج) . با درود و سلام بر نائب بر حقش چند کلمه وصیت نامه ای می نویسم امید است که باعث آگاهی تعدادی شود
 
 چون بسیاری از این وصیت نامه ها افرادی را مسلمان واقعی کرده است وصیتی که دارم به تمام امت اسلامی ایران این است که نباید ما لحظه ای از خداوند تبارک و تعالی غافل باشیم چون هر احظه ما در امتحان از جانب خدا هستیم اگر یک روز جنگ برپا است این امتحان است همچنان که قرآن کریم بیان می فرماید که ما بعضی را با گرفتاریها امتحان می کنیم و بعضی دیگر را با نعمت نکند ما در این دو گونه امتحان مردود شویم . انشا الله جنگ بزودی پیروز خواهد شد نکند  در این موقع که خوشحال هستیم خدارا فراموش کنیم و مانند قوم بنی اسرییل شویم و بگویم اینها مستحق ما بود که خداوند بما داد نه خیر بلکه اینها را خدا داد تا ببیند که شما چکار
 می کنید پس باید دراین مواقعی که با گرفتاریها امتحان می شویم صابرباشیم وهنگامی که با نعمت ها امتحان می شویم شاکرباشیم
که اگر اینگونه باشیم موفق خواهیم بود و خداوند به ما تفضل خواهد کرد و دیگر اینکه از خدا بخواهید که امام امت را از کسانی قرار دهد که تا ظهور حضرت مهدی حفظ نماید که حضور حضرت حجت را درک کند چون این شخص بودکه اسلام را پس از هزار و چهارصد سال دوباره زنده کرد و مسلمانان را در جهان سربلند کرد و تنها ایشان بود که توانست با رهبری پیامبر گونه ی خودش این انقلاب را به پیروزی برساند و هر چه که از این انقلاب می گذرد برای ما روشن می شئد که چه رهبر عالی داشته است و از خداوند می خواهم که عمر هر بسیجی همچون ما را بگیرد و یک دقیقه به عمر امام عزیزمان بیافزاید که باز هم ارزش دارد . چون او همه اش برکت است چون هر چه او زنده باشد حقانیت سلام روشن می شود و باعث مسلمان شدن افرادی می شود و ثواب آن مال کسی است که عمر خود را داده تا لحظه ای امامش زنده بماند پس هرگز فراموش نکنیم دعای به جان امام را و یک نکته هم راجع به روحانیت مبارز و متحد بیان کنم و آنکه این امت امتی است بی همتا و بهترین مردم جهان مردم ایران هستند و از لحاظ مردم هیچ انقلاب مورد تهدید بلکه آن چیزی که انقلاب را تهدید می کند بعضی از روحانی های تزکیه نشده اند که باعث می شوند که دودستگی در بین مردم بیاندازند پس سعی شما طلاب عزیز و مهربانم خود را تا با مردم سروکار ندارید تزکیه کنید وقتی به مقامی رسیدید مانند بعضی که الان شده اند ضد انقلاب می شوید یا اینکه جامعه را به فساد می کشانید و از طلاب انقلابی در صحنه هم می خواهم که
 علاوه بر اینکه در جبهه ها شرکت می کنید درسهای خودتان را هم خوب بخوانید تا فردا بعد از جنگ افراد سود جو سرکار نیایند و انقلاب را تباه کنند و اما سخنی با بسیجیان قهرمان این دلاوران صحنه توحید که با ایثار خود اسلام را ارج دادند باید مواظب باشند    لحظه ای از خداوند متعال غافل نباشند و نباید در جبهه ها نماز شب رزمندگان ترک شود تا بزودی به پیروزی نائل شویم و دیگر سخنم با خانواده عزیزم است که مرا ببخشید که نتوانستم در این دفعه با شما خداحافظی کنم تا اینکه عذری موجه بیاورم ولی صلاح دیدم که خدا حافظی کنم تا اینکه شما ندانید به جبهه رفته ام تا ناراحت نشوید و الا عذر دیگری نداشتم و انشا الله صابر باشید ان الله مع الصابرین و از برادران هم می خواهم که مرا ببخشید و تمام کارهای خود را برای خدا انجام دهند که این دنیا درمقابل آخرت هیچ و پوچ است و نباید انسان به نعمت های این دنیا دل ببندد چون در روایت داریم که نعمت های دنیا در مقابل آخرت مانند این است که انسان انگشتی داخل آب دریا بزند و بیرون آورد و چقدر از آب دریا با آن آورده بیرون نعمت ها دنیا هم این گونه است و خواهرانم هم می خواهم که مرا حلال کنند و حجاب خود را حفظ کنند و بمادر عزیزم کمک کنید و دیگر اینکه اگر جسد من بدست شما رسید آن را در ایوان خاک کنید پهلوی بقیه شهدا البته با قید اینکه یک مقدار ته قبر را گود کنید تا جسد داخل زمین برود و اگر هم نیاوردند  مسلما خدا خواسته است و خدایا در آخر تو را شکر می کنم که من روسیاه را در جمع که  عاشق لقا تو بودند قرار دادی و از تو سپاسگزارم که مرا در  میان کسانی که از دنیا رهیده و بسوی تو پر کشیده اند قرار دادی و تو را سپاس گویم که جز کسانی که  نسبت به انقلاب بی تفاوت باشند قرار ندادی از تو می خواهم که با من معامله ای که خود یاد داده ای از تو درخواست می کنم  که اگر با مرگ من چند نفر به حقانیت اسلام پی خواهند برد پس ای تیر ها و خمپاره ها مرا دریابید و شهید کنید و از تو میخواهم که مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار دهی آن راهی که که جز تو کسی در آن دخالت نداشته باشد و از تو می خواهم که اسلام پیروز شود و امام عزیزمان تا ظهور حضرت مهدی (عج) باقی بماند و به خانواده شهدا صبر و اجر عنایت فرما. و السلام به امید خدای تبارک و تعالی علیخانی          ۱۵ /٩/۶۵     
آماده رفتن به سوی منطقه عملیا تی آینده
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.     


اطلاعات دیگری از این شهید در دست نیست

وبلاگ روستای مهدی آباد موافق و یامخالف نظرات تایید شده نیست و تمامی مطالب ارسالی، دیدگاه و نظر شخصی کاربران است. تعداد نظرات این مطلب:  (۸)

۱۷ دی ۹۲ ، ۲۰:۳۰ رزمنده بسیجی
شهید محمد علیخانی از بسیجیان بی ادعایی بود که فقط برای انجام تکلیف در دورانی که به قول شهید چمران صحنه جداکردن مرد از نامرد فراهم شده بود مردانه به جبهه رفت و با رشادت تمام به عنوان یک طلبه وظیفه شناس اسلحه به دست گرفت. با توجه به این که در ایام سالگرد شهادت این عزیز هستیم یادش را گرامی می داریم. ایشان در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه در حمله شبانه به نیروهای عراقی در جمعی گردان محمد باقر (ع) از لشکر 25 کربلا به شهادت رسیدند. کاش می دانستیم شهدا از ما چه می خواستند آنچه می دانم کارهایی که با نام اونها انجام می دهند از ما نمی خواستند.
پاسخ
ممنون از نظرتون
سلام امروز 19 دی ماه 28 سال است که از شروع عملیات کربلای پنج می گذرد  این عملیات در تاریخ 65/10/19 با رمز یا زهرا (س) در منطقه شلمچه وشرق بصره شروع شد و حدود دو ماه طول کشید در این عملیات سه تن از بسیجان به نامهای محمد علیخانی در تاریخ 65/10/20 ورضا عبداللهی در تاریخ65/10/25 وحسن اقاخانی در تاریخ65/11/10 به شهادت رسیدند شادی روح همه شهدا مخصوصا شهدای عملیات کربلای پنج فاتحه وصلوات
۲۰ دی ۹۳ ، ۲۳:۲۲ مجتبی کریمی
خداوند روح این شهیدان و مادر شهید علیخانی  را با سرور شهیدان محشور گرداند . کاش می شد حداقل مزار و قبور شهدای روستا را در شان و مقام آنها درست کرد . ما که هر هفته از کنار قبور آنها می گذریم فقط جمله شرمنده ایم را تکرار می کنیم . روحشان شاد .
۲۱ دی ۹۳ ، ۱۲:۰۷ اکبر طهماسبی
یاد این سه برادر شهید گرامی باد  بدین جهت مراسم سالگرد شهید حجت الاسلام  محمد علیخانی درشب جمعه گذشته  با حضور جمع کثیری ازهمشهریان درمسجد فیروز آبادی باخاطره گوئی وختم قرآن وترجمه ودعای کمیل برگزار شد و شب جمعه آینده هم ازساعت 5/7 الی 5/9 مراسم بیاد شهید رضا  عبدالهی فرزند مرحوم حاج حسین عبدالهی درمسجد فیروز آبادی باقرائت قران ودعای کمیل  انجام خواهد شد ازعزیزان همشهری دعوت می شود دراین مراسم شرکت نمایند
یه روز شبکه رادیویی قرآن یه برنامه در مورد خاطرات مردم از تلاوتهای مرحوم عبدالباسط داشت. یکی از خاطراتی که پخش کرد تو این مایه ها بود:
"یه روز که خانواده عموی بنده خونه ما در روستای مهدی آباد مهمون بودند سر سفره ناهار خبر شهادت پسر عمه پدر ما رو دادند. سفره ناهار به عزا تبدیل شد و همه با گریه و ناراحتی زیاد به سمت خونه عمه رفتیم تو کوچه خونه عمه یه حجله مشکی زده بودند و نوار قرآن بسیار زیبا و دلنشینی گذاشته بودند. بله اولین آشنایی من با عبدالباسط و تلاوتهای زیباش مقارن بو با شهادت روحانی شهید محمد علیخانی"

۲۱ دی ۹۳ ، ۲۱:۴۵ عبدالله علیخانی

با سلام

یاد و خاطره شهید بزرگوار محمد علیخانی همیشه با شکوه.

وبلاگ دیده بان فکه با دلنوشته ایی تحت عنوان پرنده خونین بال عشق به مناسبت سالروز شهادت شهید اسمان عشق محمد علیخانی به روز است.

۲۲ دی ۹۳ ، ۰۱:۰۷ رزمنده بسیجی
سلام بر محمد عزیز در سالگرد شهادتش
نام و یاد او و هم رزمان شهیدش در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه گرامی باد. یکی از تابلوهای تاثیر گذار در شلمچه جمله ای از شهید چمران بود که انگار فقط جایش همانجا بود. وقتی معرکه جنگ در می گیرد، مرد از نامرد تشخیص داده می شود. آری شهدا مرد بودند و جایشان بسیار خالی است. روح همه آنها شاد و خداوند به بازماندگان آنها صبر و توان پایداری بر راه آنها را بدهد.
۰۷ بهمن ۰۲ ، ۲۰:۱۹ مجتبی مبینی

👆

⚘بسم رب الشهداء والصدیقین⚘

 

زندگی نامه و قسمت هایی از وصیت نامه #روحانی_شهید_محمد_علیخانی در قالب نظم

 

      🌷تقدیم به روح مطهر شهید🌷

 

اولین روزِ بهار چل وشش ؛گل خندید (۱)

نغمه ی بلبلِ مستان ؛ به سرا داد امید 

 

مادر از دیدنِ فرزند دعا کرد زجان 

پدراز شوق محمد؛ زخدا خواست امان 

 

کودکی بود به خانه مهربان وباهوش 

مهر پنجاه ودو آمد به دبستان پرجوش(۲)

 

او کمک کار پدر بود به دشت وصحرا

شور وخوشحالی مادر به امید فردا

 

بعد از آن رفت به کاشان به امید راهی

که کند جمع، وجودش؛ دانش و آگاهی

 

ناگهان روح خدا خواست زمردم امداد

تا دهند بیشه ی شاهنشه ظالم بر باد (۳)

 

او که ظلمِ شه جلّاد بدید در ایران

هم صدا گشت با‌ مردمِ شهر کاشان

 

گفت روح الله ما نیست در ایران تنها

من کنم یاری او، صبحِ طلوع تاشبها  

 

بعد پیروزیِ پنجاه وهفت؛ آن ماه جمال 

با تاسی ز فرامین ولی ، محو کمال

 

در وجودش به تَبَلور برسید آن ایمان  

به تَلمُّذ بنشت به درس حوزه؛ کاشان (۴)

 

 بعد چند سال ، ز آموختن علم و ادب

رهسپار قم معصومه(س) گشت بهر طلب 

 

سال شصت وسه ، اقامت بنمود بادوستان 

باقر العلمِ نبی(ص) گشت ، برایش بوستان (۵)

 

او که پیمود به یک شب؛ ره صد ساله

دل بِکَند از قفس تن؛ همچو یک آلاله

 

گر چه درعلمِ فقاهت، به حد اعلا بود

لیک با خالق خود، وعده ی دیدار نمود

 

شیرِمادر که عجین بود با عشق حسین

از پسر ساخت مجاهد پسری، یار خمین

 

جبهه ها، مست تمنّای وجود طلاب

تا بجنگند با خصم زبون و ناباب 

 

لشکر کرب وبلا داشت به خود گُردانی (۶) 

که به تقوا وشجاعت، بهترین مردانی

 

۲۱ روز ز دیماه گذشت در شصت وپنج (۷) 

تا بگیرد ز خدا مزد جهادش، با رنج  

 

کربلا چهار، ویا پنج چه فرقی دارد (۸)

که در این محفل عشاق ؛دلی بسپارد

 

عشق وعقل هر دو بود جوهر این عالم دین

که به میدانِ نبرد با سرِ خونین به زمین

 

پنج سالی‌به شلمچه بدنش بود‌ غریب (۹)

تا که با خون بنویسد چو استادی ادیب

 

سه وصیت به همه بعد شهادت دارم

تا به فرمان خدا ختم شود پیکارم

 

تابع امر ولی باش ،که شود دشمن ،کور     

تا کنی یاری قائم(عج)، به هنگام ظهور  

 

ثانیا وحدت خود را‌ بنمایید عیان

تا که دشمن نکند فکر تجاوز به کیان

 

گر چه فردا ظفر آید ،شود جنگ تمام

لیک باشید به میدان فتن ، یار امام

 

یا که گفتی تو به خواهر که دشمن کش باش

با حجابت برسان ترس به جان اوباش

 

باز در متن وصیت، تو با حول و ولا

همچو ارباب شهیدت به صف کرب وبلا

 

این چنین لب به سخن باز نمودی قاطع 

که شود نور هدایت ز کلامت ساتع

 

ای دوست برای دوست جان باید داد(۱۰)

در راه محبت امتحان باید داد

 

تنها نبود شرط محبت گفتن

یک مرتبه هم عمل نشان باید داد

 

چهارده سه؛ غریبانه به سال هفتاد (۱۱)

گذرش با همه ی عشق؛ به روستا افتاد

 

کفنی غرقه به خون و استخوانی تنها

وپلاکی که تصلیِ دلِ مادرِ غمدیده ما 

 

بگرفت مادر محزون، بدنش را در بر

که تو هستی افتخارم، آبرودرمحشر

 

دست ما گیردر عقبی به هنگام ورود

کن شفاعت جان مادر، تا که گردیم خلود

 

 

 سروده : مجتبی مبینی ۱۴۰۱/۱۰/۲۲

https://eitaa.com/mojtabamobinipoems

➖🥀➖🥀➖🥀➖🥀➖🥀➖

 

(۱) تاریخ تولد ۱۳۴۶/۱/۱ 

(۲) ۱۳۵۲/۷/۱ سال ورود به دبستان

(۳) شروع مبارزات مردم به رهبری امام خمینی(ره)

(۴) ورود به مدرسه علمیه امام خمینی کاشان

(۵) مدرسه علمیه امام محمد باقر (ع) محل تحصیل شهید در قم بوده است

(۶) گردان طلاب مستقر در لشگر ۲۵کربلا مازندران 

(۷) ۱۳۶۵/۱۰/۲۱ تاریخ شهادت روحانی شهید محمد علیخانی

(۸) شرکت در عملیاتهای کربلای ۴و۵که منجر به شهادت ایشان گردید.

(۹) شهید عزیز پنج سال مفقود الجسد بود.

(۱۰) دو بیت شعری که شهید عزیز در وصیت نامه آورده اند

(۱۱) ۱۳۷۰/۳/۱۴ تاریخ رجعت پیکر پاک شهید به وطن ودفن در روستای مهدی آباد اردهال در جوار همرزمان شهیدش در امامزاده فضل بن موسی بن جعفر (ع)

 

🌷🌼🌷🌼🌷🌸🌷🌸🌷🌼🌷🌼

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی