زندگینامه:
"بسمه تعالی"
به نام خدائی که قدر او بی منتهاست و محبت او با دوستان بی بهاست .
باری تعالی چون خواهد که عنایت لطف و سعادت را بر بنده ای از بندگان خویش مقیم و پیوسته گرداند به او توفیق شکر میدهد.
خدا را شاکرم فرزندی در دامن پروراندم که در راه اهداف قلبی خود،ندای حق را لبیک گفت و توفیق شهادت یافت.
"شهید رضا عبدالهی" در تاریخ 23/12/1345 در شهرری دیده به جهان گشود. او فرزند دوم خانواده و پسر بزرگ شادروان حاج حسین عبدالهی بود.
ازدوران کودکی ، رفتاری خاص و مورد توجه داشت. بسیار با هوش و مهربان بود ، به کارهای دستی و نقاشی علاقه نشان میداد ، بسیار خلاق بود . تابلوی معرق با زمینه های قرآنی میساخت . تابلوئی از همرزمانش که شهید شدند نیز از او به یادگار مانده است و همینطور ماکت جنگ که با چوب و فلز ساخته شده است.
نماز و روزه و واجبات دین را خوب فراگرفته بود . به نماز جمعه میرفت و در راه بازگشت تمام اقوام را سرمیزند . هیچگاه نماز شب و زیارت عاشورا و توسل را ترک نمیکرد.
سفارش او به ما این بود که امام را دعا کنید ، به خانواده شهدا سربزنید و همیشه در هیئت و مساجد حضور جدی داشته باشید.
سرکار میرفت و حقوقی را که میگرفت اول خمس حقوقش را میپرداخت و بعد مقدار کمی خرج میکرد ، بسیار قانع و کم توقع بود. در همه ی امور صرفه جوئی میکرد تا مشکلی پیش نیاید.
14 سال بیشتر نداشت که عازم جبهه حق علیه باطل شد و برای این کار سن شناسنامه خود را 15 ساله کرد تا بتواند برود!
درجبهه نیز بیشتر در عملیات های کربلای 5 شلمچه ، بیت المقدس و کردستان حضور داشت . در پست امدادگر فعالیت میکرد تا مجروحان را جا به جا کند.
هرزمان که از جبهه به خانه می آمد ما از دیدنش خوشحال میشدیم ، ولی او به من میگفت: "مادر، من حتما گناهکارم که تا حالا شهید نشده ام! دعا کنید که من شهید شوم ، آنوقت برایم چراغانی کنید و شیرینی پخش کنید ولی هرگز گریه نکنید که دشمن شاد نشود"
دفتر خاطراتی از جبهه و عملیاتی که شرکت داشت تهیه کرده بود و همه ی اتفاقات و امدادهای غیبی را توضیح داده بود . واقعا انسان متفکر را شگفت زده میکرد!
اگر شب از جبهه به خانه میرسید ، در مسجد میخوابید و صبح به منزل می آمد . میگفت: نمیخواهم شما را از خواب بیدار کنم.
خانه که بود ، کارهای شخصی خودش را انجام میداد ، مثل : دوختن لباسهای پاره و وصله زدن شلوارش . بسیار منظم و مرتب بود.
هیچگاه با عصبانیت حرف نمیزد بلکه با آرامش و لبخند مقصود خود را میرساند . به پدر و مادرش احترام میگذاشت و همیشه به پدرش سفارش میکرد : "هیئت و مساجد را فراموش نکند و برای عاقبت به خیری من هم دعا کنید و همچنین نماز اول وقت را فراموش نکنید. به خواهرانم هم بگوئید حجاب خود را رعایت کنند . مرا حلال کنید و برایم دعا کنید تا به آرزویم که همان شهادت است برسم"
رضا عبدالهی در عملیات کربلای 5 شلمچه که در تاریخ 25/10/1365 شرکت کرده بود به شهادت رسید .
پیکر پاک او واقع در قطعه 53 بهشت زهرا در کنار دوستان همرزم ، آرام گرفته است.
یادش گرامی و تا ابد ماندگار
وصیتنامه:
بسمه تعالی
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
وصیت نامه برادر حقیرتان رضا عبدالهی
البته نپندارید که شهیدان راه خدا مردند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود .
السلام علیک یا سیدالشهدا ء ، یا انصار ابا عبدالله
با نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود بر رهبر کبیر انقلاب و با سلام بر خانواده های شهداء و اسرا و جانبازان و مفقودین ، حسین جان اینک عاشقانت به تو روی آوردند و آنهاییکه واقعا عاشقت بودند و هستند پیش خود می بری و امیدوارم که این سعادت نصیب من هم شده باشد و نصیب تمام مردم مسلمان حزب الهی هم میشود و آنها هم خود دنباله رو این راه باشند و تا پای جان زندگی و مال خود را در این راه بدهند و صبر و استقامت کنید و صبر و استقامت کنید تا شیطان نتواند بر آنها غالب شود. و رسول اکرم می فرماید : هیچ قطره ای پیش خداوند محبوبتر نیست از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود .
با سلام بر پدر و مادرم عزیزم که مرا تا این سن بزرگ کردند و مراقبت نمودند و در آخر فدای دین و اسلام نمودند و امیدوارم که بعد از شهادت من این نهضت اسلامی را تا انقلاب مهدی علیه السلام و تا آخر عمر خود ادامه بدهیدو با مشکلات بسازید و صبر و استقامت بکنید و روحیه خود را از دست ندهید و از دیگر برادران و خواهرانم همین تقاضا را دارم .
مادر و پدر عزیزم مرا حلال کنید و در موقع شهادتم هیچ گونه ناراحتی در خود راه ندهید چون من مانند امانتی هستم از سوی خداوند متعال در دست شما و حال خدا آن امانت را از دست شما پس گرفته و در موقع شهادتم حجله نزنید فقط دم درب را چراغانی کنید ، شیرینی بدهید و خوشحال باشید که فرزندتان را در راه اسلام دادید نه در راه دیگر و همیشه به خانواده های شهدا و جانبازان و مفقودین و مزار شهدا سر بزنید.
مادر و پدر عزیزم و شما برادر و خواهرم من نصیحتی دارم برای شما اگر چه من کوچکتر از آن هستم که برای شما نصیحت بکنم ، شمایی که با خون خود این انقلاب را یاری کردید و می کنید . نصیحت برادر کوچکتان این است که نمازها را سر وقت و به جماعت بخوانید و نماز جمعه و دعاهای کمیل و توسل و غیره را ترک نکنید و قرآن که کتاب آسمانی ما مسلمانان است هر روز بخوانید و هبر عزیزمان امام خمینی را دعا کنید و تمام رزمندگان اسلام را که در تمام نقاط جهان در حال مبارزه با دشمنان اسلام هستند دعا کنید . و آنهایی که افکارشان از اسلام منحرف و بدور است به دین اسلام دعوت کنید.
نصیحتی هم دارم برای برادران عزیز بسیجیم که از استراحت خود می گذارند و به بسیج می ایند و در پستها و مراسم ها شرکت می کنند و با این کار خود در پشت جبهه به انقلای کمک می کنند ، من از این برادران می خواهم که فعالیت خود را در بسیج بیشتر کنند و بیشتر به جلسه ها و پست ها و مراسمها و غیره شرکت کنند و نظم و انظباط را در پایگاه بیشتر کنید و صحبتهای مسئولین خود را گوش کنید و به نحو احسن با همکارهای خود کاری کنید تا پایگاهی نمونه بوجود بیاورید.
و در آخر نصیحتی دارم برای تمامی برادران و خواهران که به این شایعه های ضد انقلاب گوش ندهید چون یک مسلمان واقعی نباید به این حرفها گوش فرا دهد و خودتان هم هر چه را که شنیدید نقل نکنید که رسول اکرم صلی الله علیه و اله می فرماید "بر دروغگویی تو همین بس که هر چه شنیدید نقل کنید ".
و امیدوارم که این سختیها بزودی تمام شود چون تمام آنها امتحانی است از طرف خداوند بر ما و ما باید در این امتحان بزرگ قبول بشویم ، چون هرکس که در این دنیا برای اسلام سختی بکشد در آن دنیا راحتی دارد و بالعکس ....
و دیگر صحبتی ندارم و وقت عزیز شما را نمی گیرم فقط از خواهران عزیزم می خواهم که حجاب اسلامی خود را در تمام جاها حفظ کنید و بااین کار خود مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بزنید ، همان طور که مادرتان گفته است حضرت فاطمه علیا سلام می فرماید "ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است "
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . برادر کوچک شما رضا عبدالهی
دعا در حق امام و رزمندگان و مجروحین و اسرا و معلولین فرامش نشود .
در ضمن خانواده عزیزم مقدار پس اندازی را که دارم نیمی از آنرا برای کمک به جبهه های نبرد حق علیه باطل بدهید.
اطلاعات دیگری از این شهید در دست نیست
محمدی